- فهلویات
- جمع فهلویه، از ریشه پارسی آن چه به زبان پهلوی باشد خسروانی جمع فهلویه و فهلوی
معنی فهلویات - جستجوی لغت در جدول جو
- فهلویات ((فَ لَ یّ))
- اشعار و ترانه هایی با اوزان عروضی یا هجایی که به زبان ها یا لهجه های محلی و روستایی سروده شده
- فهلویات
- اشعار و ترانه هایی که به لهجه های محلی یا روستایی سروده شده مانند اشعار باباطاهر عریان و ترانه هایی که در فارس، کرمان و بعضی نواحی دیگر متداول است
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع فهلوی در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) فهلویون فهلویان، حکیمان خسروانی
جمع فهلوی در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) فهلویین
پدیده های عالم بالا، ستارگان و افلاک
جمع علویه، اپرپکان ابریکان جمع علویه مقابل سفلیات: اسباب پرورش او را از علویات و سفلیات ساخته
علوم راجعه به افلاک، علم نجوم
علوم ادبی که اطلاع بر آنها برای فقیه موجب فضل است و جهل بدانها مضر نیست
مونث فهلوی، کلمه یا جمله ای که بزبان پهلوی باشد، شعری که به یکی از زبانهای محلی ایران (جز زبان ادبی و رسمی) بوزنی از اوزان عروضی هجایی سروده شده و بخشی از آنها در قالب دو بیتی استجمع فهلویات فهلویه مثال: من که بوسسته بی لو باره جانان جه هر کی لو بدند آن ها نگیر ام
پهلوی
فلات ها، بیابان ها، جمع واژۀ فلات
جمع فلاه، پشته ها تار تان تانه مقابل پود: تا لباس عمر اعدایش نگردد بافته تا تار و پود پوده شد فلات آن فوات
پهلوی، نوعی سکۀ طلا به وزن ۱۳/۸ گرم که در زمان سلسلۀ پهلوی در ایران ضرب می شد، زبانی از شاخۀ زبان های هندواروپایی که در دورۀ اشکانیان و ساسانیان در ایران رواج داشت، در موسیقی گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه، پارتی، قوم پارت، منسوب به پهلو، پهلوانی، دلیری، دلاوری، در موسیقی از الحان قدیم ایرانی، در موسیقی گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه