جدول جو
جدول جو

معنی فناتیک - جستجوی لغت در جدول جو

فناتیک
متعصب در دین، قشری
تصویری از فناتیک
تصویر فناتیک
فرهنگ فارسی عمید
فناتیک(فَ)
متعصب در دین و مذهب. احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
فناتیک
دلباخته، کورکورانه، به مرامی تاسی کردن فرانسوی دین نمودار متعصب در دین و مذهب، طرفداری شدید یک فرقه یک حزب احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
فناتیک((فَ یا فِ))
متعصب افراطی در دین و مذهب یا یک فرقه و حزب
تصویری از فناتیک
تصویر فناتیک
فرهنگ فارسی معین
فناتیک
تعصبی، متعصب
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سیاتیک
تصویر سیاتیک
بزرگ ترین عصب بدن که مربوط به اندام تحتانی است، در پزشکی درد شدید و تیرکشنده در کمر، لگن و زانو که به دلیل فشار به عصب سیاتیک بروز می کند، عرق النسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فناتیسم
تصویر فناتیسم
تعصب دینی، قشری گری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پراتیک
تصویر پراتیک
عمل، تجربۀ علمی، آزمایش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراترک
تصویر فراترک
کمی پیشتر، اندکی جلوتر، پیش ترک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فونتیک
تصویر فونتیک
آواشناسی، آوانگار مثلاً الفبای فونتیک
فرهنگ فارسی عمید
صدادار، صوت دار فرانسوی آوایی آواییک، آنچه بیان صوت و آوا کند، مطالعه اصوات و تلفظ های یک زبان. یا هنرهای فونتیک. هنرهایی که به قوه سامعه ارتباط دارند از قبیل: شعر نثر ادبی موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فناتیسم
تصویر فناتیسم
تعصب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنادیق
تصویر فنادیق
جمع فندق، کاروانسراها، مسافرخانه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراترک
تصویر فراترک
کمی پیشتر اندکی جلوتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هپاتیک
تصویر هپاتیک
فرانسوی ریسه برگ از گیاهان گیاهی خزه مانند ازدسته ّ هپاتیک ها
فرهنگ لغت هوشیار
عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسایی در زیر عضله هرمی لگن خارج میشود، عرض این عصب در ابتدا حتی به 5/1 سانتیمتر نیز میرسد فرانسوی سرینیک مربوط به تهیگاه، معمولا نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ (عصب سیاتیک بزرگ) اطلاق میشود. این عصب از راس مثلث شبکه خاجی تولید و در حقیقت دنباله این راس است. عصب مزبور درشت ترین عصب بدن است و از بریدگی بزرگ نسائی در زیر عضله هرمی از لگن خارج میشود. عرض این عصب در ابتدا حتی به 5، 1 سانتیمتر نیز میرسد. ابتدا در سرین به طور مایل و بعد در ناحیه خلفی ران تا حفره رکبی قائما پایین میاید. و از آن جا به بعد به دو شاخه انتهایی تقسیم میشود. عصب مذکور در سرین به وسیله عضطه سرینی بزرگ پوشیده میشود و در ناودانی که بین استخوان و رگ و برآمدگی بزرگ استخوان رانی است پایین میاید و یکی از نقاط دردناک این عصب دو همین محل است عرق النسا بزرگ عرق النسا عصب نسائی بزرگ، درد مربوط به عصب سیاتیک را نیز به نام سیاتیک را نیز به نام سیاتیک خوانند و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس میشود خصوصا در ناحیه سرینی وجع عرق النسا. یا سیاتیک بزرگ. سیاتیک. یا سیاتیک کوچک. عصبی است که جدا میگردد و از زیر عضله هرمی از لگن خارج میشود و محل خروج آن در عقب کنار داخلی عصب نسائی بزرگ است و در ناحیه سرینی به دو شاخه عضلانی و جلدی تقسیم میگردد نسائی کوچک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنپاتیک
تصویر سنپاتیک
فرانسوی گیرا تو دل برو، گیراییک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنتتیک
تصویر سنتتیک
فرانسوی همدایشیک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پراتیک
تصویر پراتیک
آزمایش، ممارست، تجربه فرانسوی آزمون، کاریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پراتیک
تصویر پراتیک
((پِ))
عمل، زندگی عملی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیاتیک
تصویر سیاتیک
مربوط به تهیگاه، نام سیاتیک به عصب نسائی بزرگ اطلاق می شود، درد مربوط به عصب سیاتیک را نیز به نام سیاتیک خوانند و آن عبارت از درد شدیدی است که در سرتاسر این عصب حس می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شماتیک
تصویر شماتیک
((ش))
دارای طرح کلی، مربوط به شما
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فناتیسم
تصویر فناتیسم
((فَ یا فِ))
تعصب دینی، جانبداری شدید از یک فرقه یا یک حزب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فونتیک
تصویر فونتیک
((فُ نِ))
علمی که به مطالعه اصوات، ترکیب آن ها و تلفظ های یک زبان می پردازد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
Robotic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
robotique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
роботизированный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
robotisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
роботизований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
robotyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
机器人般的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
robótico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
robotico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
robótico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از رباتیک
تصویر رباتیک
robotisch
دیکشنری فارسی به هلندی