حسین بن محمد بن هارون بن یحیی فرمی، مکنی به ابوعلی. از احمد بن داود مکی حدیث شنید و در ذی القعده سال 334 ه. ق. درگذشت. مردی ثقه بود. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 208)
حسین بن محمد بن هارون بن یحیی فرمی، مکنی به ابوعلی. از احمد بن داود مکی حدیث شنید و در ذی القعده سال 334 هَ. ق. درگذشت. مردی ثقه بود. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 208)
تخلص سلطان محمد خدابنده است که پسر شاه طهماسب صفوی و پادشاهی صاحب جود و کرم بود و در فن نقاشی و موسیقی مهارت داشت. این ابیات از اوست: چو نقش ابروی او در شراب ناب نماید هلال عید بود کز فلک در آب نماید فغان که نیست چنان محرمی که نامۀ شوقم زروی لطف نهانی بدان جناب نماید ز دردمندی فهمی به واجبی شود آگه از این غزل دو سه بیتی گرانتخاب نماید. این رباعی هم از اوست: دلدار مرا به رغم اغیار امشب داده ست به بزم خویشتن بار امشب ای صبح چراغ عیش ما را نکشی زنهار دم خویش نگه دار امشب. (از مجمعالخواص صادقی کتابدار ص 9 و 10) اسمش میر شمس الدین محمد. اصلش از قریۀ خبیص کرمان و در زمان سلطان محمد صفوی صدرممالک محروسه بود. (از آتشکدۀ آذر چ سنگی ص 122)
تخلص سلطان محمد خدابنده است که پسر شاه طهماسب صفوی و پادشاهی صاحب جود و کرم بود و در فن نقاشی و موسیقی مهارت داشت. این ابیات از اوست: چو نقش ابروی او در شراب ناب نماید هلال عید بود کز فلک در آب نماید فغان که نیست چنان محرمی که نامۀ شوقم زروی لطف نهانی بدان جناب نماید ز دردمندی فهمی به واجبی شود آگه از این غزل دو سه بیتی گرانتخاب نماید. این رباعی هم از اوست: دلدار مرا به رغم اغیار امشب داده ست به بزم خویشتن بار امشب ای صبح چراغ عیش ما را نکشی زنهار دم خویش نگه دار امشب. (از مجمعالخواص صادقی کتابدار ص 9 و 10) اسمش میر شمس الدین محمد. اصلش از قریۀ خبیص کرمان و در زمان سلطان محمد صفوی صدرممالک محروسه بود. (از آتشکدۀ آذر چ سنگی ص 122)
منسوب به فامه. رجوع به فامه شود، منسوب به احمد فامی نیشابوری. (سمعانی) ، میوه فروش. (تاریخ بیهقی). رجوع به فامه شود، شیرفروش. (منتهی الارب). ظاهراً درست به نظر نمیآید
منسوب به فامه. رجوع به فامه شود، منسوب به احمد فامی نیشابوری. (سمعانی) ، میوه فروش. (تاریخ بیهقی). رجوع به فامه شود، شیرفروش. (منتهی الارب). ظاهراً درست به نظر نمیآید