جدول جو
جدول جو

معنی فغاندیز - جستجوی لغت در جدول جو

فغاندیز(فِ)
از قرای بخاراست. (از معجم البلدان) (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فغانیش
تصویر فغانیش
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه هیتال در زمان حکومت پیروز یزدگرد پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شاندیز
تصویر شاندیز
(دخترانه و پسرانه)
نام روستایی در نزدیکی مشهد
فرهنگ نامهای ایرانی
(فَ)
منسوب به فغاندیز که از قرای بخاراست. (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(خوی / خی تَ رَ)
متعمق. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ژرف اندیش. که به مغ سخن یا موضوع اندیشد:
با همه فرزانگی و عقل مغاندیش
بر خر مغ عاشقم که پیر و جوانم.
سوزنی.
و رجوع به مغ شود
لغت نامه دهخدا
قصبه از دهستان بخش طرقبه شهرستان مشهد، دارای 2442 تن سکنه، آب آن از رودخانه، محصول آن غلات، بنشن، خشکبارو انواع میوه، شغل اهالی زراعت، باغداری، گله داری وقالیچه بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
یکی از دهستانهای بخش طرقبه شهرستان مشهد، شامل 26 آبادی بزرگ و کوچک، دارای 15663 تن سکنه است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(فُ)
نام پادشاه هیاطله. (فرهنگ ولف). فردوسی او را از پهلوانان چغانی شمرده است:
چغانی گوی بود فرخ نژاد
جوان و جهانجوی و با بخش و داد
خردمند و نامش فغانیش بود
که با گنج و با لشکر و خویش بود.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(فَ)
منسوب به فغان. نالان. آنکه فغان کند و ناله سر دهد
لغت نامه دهخدا
(فَ)
میرسعید گوید: فغانی تخلص میکند. در مجلدی و نقش بندی باوقوف است. واقعاً هنرمندی بی مثل است، اما خیال خوش طبعی او را پریشان دارد. این مطلع از اوست:
دمی وصال تو از عمر جاودان خوشتر
بیاد وصل تو خوش بودن این زمان خوشتر.
(از مجالس النفائس تألیف میر علیشیر نوایی حکمت ص 80). فغانی از شعرای قرن نهم هجری است
لغت نامه دهخدا
تصویری از فرانشیز
تصویر فرانشیز
((فِ))
میزان (درصد) معافیت شخص بیمه شده از پرداخت هزینه خدمات بیمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرانشیز
تصویر فرانشیز
خود پرداخت
فرهنگ واژه فارسی سره