- فطریه
- دانش سرشتی، ساو روزه گشا در تازی (زکاه الفطر)
معنی فطریه - جستجوی لغت در جدول جو
- فطریه ((فِ طْ یِّ))
- آنچه از پول یا جنس که باید در روز عید فطر به مستمندان داده شود
- فطریه
- صدقه ای که طبق دستور شرع باید در غروب روز آخر ماه رمضان کنار گذاشته شود و در روز عید فطر به مستحقان داده شود، فطری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تر و تازه کردن
ماه دوم سال میلادی، پس از ژانویه و پیش از مارس
مونث عطری بویه دار مونث عطری جمع عطرات
کلوچه گوشتدار گوشت پیچه یلوه شن زی از پرندگان
فرانسوی دویمین ماه سال فرنگی دومین ماه سال فرنگی برابر دهه دوم و سوم بهمن و دهه اول اسفند
نفرین
اصلی، ذاتی، طبیعی، خلقی
زکات بدن که در روز عید فطر داده میشود
فطریه، صدقه ای که طبق دستور شرع باید در غروب روز آخر ماه رمضان کنار گذاشته شود و در روز عید فطر به مستحقان داده شود، فطری
دروغ، افترا
نفرین، لعنت، برای مثال بهرۀ تو آفرین می شد ز سعد مشتری / رقم خصم از نحس کیوان فریه و نفرین بود (فرخی - ۴۵۱)
ذاتی، طبیعی، جبلی