جدول جو
جدول جو

معنی فصلیه - جستجوی لغت در جدول جو

فصلیه(فَ لی یَ)
مؤنث فصلی: امراض فصلیه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اصلیه
تصویر اصلیه
بنیادی، اساسی
فرهنگ فارسی عمید
(اَ لی یَ)
تأنیث اصلی. مقابل فرعیه: جهات اصلیه. رجوع به اصلی و اصل و جهات شود.
لغت نامه دهخدا
(بَ صَ لی یَ)
نام عامیانۀ عنصل یا بصل بری است. (از اقرب الموارد ذیل عنصل). و رجوع به بصل الفار شود
لغت نامه دهخدا
از ’ص ل و’، دوم آمدن اسب در سبق. (تاج المصادر بیهقی). دوم اسب رهان گردیدن یعنی تالی شدن سابق را، راندن خر ماده را و درآوردن بر راه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، نماز کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). نماز گزاردن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از اقرب الموارد) ، درود دادن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). درود فرستادن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). درود گفتن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، (از ’ص ل ی’) در آتش افکندن و سوختن. (تاج المصادر بیهقی). در آتش درآوردن. (زوزنی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). به آتش درانداختن و به آتش درآوردن و مقیم گردانیدن درآن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : و تصلیه جحیم. (قرآن 56 / 94) ، راست کردن چوب به آتش. (تاج المصادر بیهقی). راست کردن عصا و چوب را به آتش. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فصولیه
تصویر فصولیه
لوبیا لوویا: ژاژک از گیاهان لوبیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اصلیه
تصویر اصلیه
بنیادی واساسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فضلیه
تصویر فضلیه
دانش ادبی
فرهنگ لغت هوشیار
پا جوش خرما بن پا جوش کویک، خویش نزدیک برای مرد، تیره در رده بندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصلیه
تصویر تصلیه
نماز گزاری
فرهنگ لغت هوشیار
مونث قالی کارد، سرگین گردان خجک دار گونه ای حشره شبیه جعل و یا کوز که در سوراخ مارها می زید. توضیح با مراجعه با ماخذ مربوط این حشره شناخته نشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فعلیه
تصویر فعلیه
مونث فعلی پویه ای، کنونی مونث علی. یا قوه فعلیه. نیرو قوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فعلیه
تصویر فعلیه
((فِ یِّ))
مؤنث فعلی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
موسميّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
Seasonality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
saisonnalité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
estacionalidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
mevsimsellik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
sazonalidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
сезонность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
Saisonalität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
موسمیّت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
মৌসুমিত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
ความเป็นฤดูกาล
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
msimu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
季節性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
сезонність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
季节性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
עונתיות
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
계절성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
musiman
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
sezonowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
seizoensgebondenheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
stagionalità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فصلیت
تصویر فصلیت
ऋतुचक्र
دیکشنری فارسی به هندی