جدول جو
جدول جو

معنی فریبگه - جستجوی لغت در جدول جو

فریبگه
(فِ / فَ گَهْ)
فریبگاه. رجوع به فریبگاه شود
لغت نامه دهخدا
فریبگه
جایی که در آنجا طلسم بسته باشند، طلسم
تصویری از فریبگه
تصویر فریبگه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فریبرز
تصویر فریبرز
(پسرانه)
یکی از شخصیتهای شاهنامه، از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی فرزند کیکاووس پادشاه کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریماه
تصویر فریماه
(دخترانه)
دارای زیبایی و شکوهی چون ماه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریانه
تصویر فریانه
(دخترانه)
نام پادشاهی افسانه ای هم زمان با اسکندر مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریفته
تصویر فریفته
فریب خورده، گول خورده، کنایه از شیفته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریشته
تصویر فریشته
فرشته، موجودی آسمانی و غیر قابل رؤیت که مامور اجرای اوامر الهی است و مرتکب گناه نمی شود، امشاسپند، امهراسپند، فروهنده، طایر قدس، ملک، طایر فلک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
فریب دهنده، آنچه یا آنکه دیگری را فریب داده و گول می زند
فرهنگ فارسی عمید
(فِ / فَ)
طلسم، جایی را نیز گویند که طلسم در آنجا بسته باشند. (برهان). از فرهنگ دساتیر است. رجوع به فرهنگ دساتیر ص 259 شود
لغت نامه دهخدا
فریب دهنده، دلفریب: تاکسوتی زیبنده از دست باف قریحه خویش دروپوشم و حیلتی فریبنده از صنعت صیاغت خاطر خود برو بندم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کریزگه
تصویر کریزگه
کریز گاه: (افریقیه صطبل ستوران بار گیر عموریه کریز گه باز و باز دار) (منوچهری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریبرز
تصویر فریبرز
بلند قامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریشته
تصویر فریشته
فرشته ملک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریفته
تصویر فریفته
فریب خورده گول خورده، مغبون زیان دیده، شیفته شوریده عاشق شیدا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طریبله
تصویر طریبله
بنگرید به طریفلن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریبگاه
تصویر فریبگاه
جایی که در آنجا طلسم بسته باشند، طلسم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریبان
تصویر فریبان
((فَ))
فریبنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فریشته
تصویر فریشته
((فِ تِ))
فرشته، ملک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
((فِ یا فَ بَ دِ))
فریب دهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فریبگاه
تصویر فریبگاه
جایی که در آن جا طلسم بسته باشند، طلسم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فریفته
تصویر فریفته
((فِ یا فَ تِ))
فریب خورده، گول خورده، شیفته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
Dashing, Insidious, Roguish, Seductive, Seductively, Tantalizingly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غریبگی
تصویر غریبگی
Quirkiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غریبگی
تصویر غریبگی
дивність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غریبگی
تصویر غریبگی
peculiaridad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از غریبگی
تصویر غریبگی
peculiaridade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
сліпучий , підступний , хитрий , спокусливий , спокусливо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غریبگی
تصویر غریبگی
dziwaczność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غریبگی
تصویر غریبگی
Eigenartigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
oszałamiający, podstępny, przebiegły, kuszący, uwodzicielsko, kusząco
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
atemberaubend, heimtückisch, schurkisch, verführerisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
ослепительный , коварный , хитроумный , соблазнительный , соблазнительно , маняще
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غریبگی
تصویر غریبگی
странность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
deslumbrante, insidioso, travesso, sedutor, de forma sedutora, de maneira tentadora
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فریبنده
تصویر فریبنده
deslumbrante, insidioso, travieso, seductor, seductoramente, de manera tentadora
دیکشنری فارسی به اسپانیایی