جدول جو
جدول جو

معنی فریب - جستجوی لغت در جدول جو

فریب
پسوند متصل به واژه به معنای فریبنده مثلاً دل فریب، مردم فریب
مکر، حیله، کلک، حقّه، نیرنگ، نارو، گول، تنبل، دستان، ترفند، گربه شانی، خدعه، غدر، تزویر، ترب، چاره، قلّاشی، خاتوله، ستاوه، شید، کید، دویل، دغلی، شکیل، اشکیل، احتیال، روغان، دلام، ریو
فریب خوردن: گول خوردن، فریفته شدن
فریب دادن: فریفتن
تصویری از فریب
تصویر فریب
فرهنگ فارسی عمید
فریب
(فِ)
عبدالغفار اصفهانی. طبیب فرزند فتحعلی خوشنویس اصفهانی. ادیب بوده و در بیشتر علوم و فضایل دستی داشت و درطب نیز ماهر بود. رساله ای در بیماری وبا نوشت و منظومه ای نیز در تشریح به پارسی دارد. چون خط نستعلیق را نیک می نوشت در شعر به ’خطاط’ تخلص میکرد. (از مجمعالفصحای رضاقلی ه-دای__ت چ سنگی تهران ج 2 ص 390)
لغت نامه دهخدا
فریب
عشوه و مکر و غافل شدن یا غافل کردن به خدعه، حیله، نیرنگ
تصویری از فریب
تصویر فریب
فرهنگ لغت هوشیار
فریب
((فِ یا فَ))
مکر، حیله، نیرنگ
تصویری از فریب
تصویر فریب
فرهنگ فارسی معین
فریب
حیله، مکر، حقه، تزویر
تصویری از فریب
تصویر فریب
فرهنگ واژه فارسی سره
فریب
اغفال، اغوا، تزویر، تغابن، حقه، حیله، خدعه، دسیسه، دغا، دوزوکلک، ریا، ریب، زرق، عشوه، غبن، غدر، غش، فسون، فند، کید، گول، مکر، نیرنگ
فرهنگ واژه مترادف متضاد
فریب
الخداع
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به عربی
فریب
Trick, Bamboozlement, Beguilement, Deception
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فریب
mystification, duperie, tromperie, astuce
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به فرانسوی
فریب
مکر فریب پول تیک
فرهنگ گویش مازندرانی
فریب
engaño, truco
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
فریب
embuste, engano, truque
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به پرتغالی
فریب
обман , трюк
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به روسی
فریب
Täuschung, Trick
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به آلمانی
فریب
oszustwo, sztuczka
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به لهستانی
فریب
فریبکاری، فریب
دیکشنری اردو به فارسی
فریب
فریب , دھوکہ , فریب , چال
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به اردو
فریب
การหลอกลวง , การหลอกลวง , การหลอกลวง , กล trick
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به تایلندی
فریب
প্রতারণা , প্রতারণা , প্রতারণা , ছলনা
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به بنگالی
فریب
udanganyifu, hila
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به سواحیلی
فریب
aldatmaca, kandırma, aldatma, hile
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
فریب
騙し , 欺瞞 , トリック
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به ژاپنی
فریب
欺骗 , 花招
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به چینی
فریب
обман , трюк
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به اوکراینی
فریب
속임수
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به کره ای
فریب
penipuan, trik
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
فریب
धोखा , छल , धोखा , चाल
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به هندی
فریب
misleiding, bedrog, truc
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به هلندی
فریب
inganno, trucco
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
فریب
הונאה , הונאה , רמאות , תעלול
تصویری از فریب
تصویر فریب
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فریبا
تصویر فریبا
(دخترانه)
زیبا و فریبنده، بسیار زیبا، دلپسند و خوشایند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فریبا
تصویر فریبا
فریبنده، فریب دهنده، کنایه از زیبا، فریفته، فریب خورده، برای مثال هم حور بهشت ناشکیبا از توست / هم جادو و هم پری فریبا از توست (مجد همگر - لغتنامه - فریبا)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریبش
تصویر فریبش
فریب دادن، حیله کردن، کلک زدن، حقّه زدن، فریفتن، نارو زدن، خدعه کردن، مکر کردن، تنبل ساختن، غدر داشتن، غدر اندیشیدن، غدر کردن، چپ رفتن، دستان آوردن، سالوسی کردن، نیرنگ ساختن، تبندیدن، اورندیدن، ترفند کردن، شید آوردن، کید آوردن، مکایدت کردن، پشت هم اندازی کردن، گربه شانه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریبی
تصویر فریبی
دغا باز مکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریبا
تصویر فریبا
حیله گر، مکار
فرهنگ واژه فارسی سره