جدول جو
جدول جو

معنی فریبش

فریبش
فریب دادن، حیله کردن، کلک زدن، حقّه زدن، فریفتن، نارو زدن، خدعه کردن، مکر کردن، تنبل ساختن، غدر داشتن، غدر اندیشیدن، غدر کردن، چپ رفتن، دستان آوردن، سالوسی کردن، نیرنگ ساختن، تبندیدن، اورندیدن، ترفند کردن، شید آوردن، کید آوردن، مکایدت کردن، پشت هم اندازی کردن، گربه شانه کردن
تصویری از فریبش
تصویر فریبش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با فریبش

فریبا

فریبا
فریبنده، فریب دهنده، کنایه از زیبا، فریفته، فریب خورده، برای مِثال هم حور بهشت ناشکیبا از توست / هم جادو و هم پری فریبا از توست (مجد همگر - لغتنامه - فریبا)
فریبا
فرهنگ فارسی عمید