جدول جو
جدول جو

معنی فرواز - جستجوی لغت در جدول جو

فرواز
(فَرْ)
چوب کوتاهی باشد بقدر دو بدست، یعنی دو شبر و آن را در پوشش خانه ها بر فاصله چوبهای بزرگ نصب کنند و بوریا بر بالای آن گسترانیده، گل و خاک ریزند و اندایند. (برهان) ، خانه تابستانی و بالاخانه. (برهان). فروار. فرواره. در این معنی مصحف فروار است با راء مهمله. (از حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به فروار شود
لغت نامه دهخدا
فرواز
پارسی تازی گشته فرواز فرویز برآویز
تصویری از فرواز
تصویر فرواز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فروزا
تصویر فروزا
(دخترانه)
تابان، درخشان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرواک
تصویر فرواک
(پسرانه)
پیشگفتار، پیش سخن، نام پسر سیامک پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرنواز
تصویر فرنواز
(دخترانه)
مرکب از فر (شکوه) + نواز (ریشه نواختن)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرناز
تصویر فرناز
(دخترانه)
عشوه گر، داری ناز فراوان، دارای ناز و غمزه زیبا و باشکوه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرویز
تصویر فرویز
سجاف جامه، پارچۀ باریک و دراز که در کنارۀ جامه یا دوختنی دیگر از همان رنگ یا رنگ دیگر دوخته می شود، پروز، پراویز، پری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فروار
تصویر فروار
بالاخانه، خانه ای که بالای خانۀ دیگر ساخته می شود، اتاقی که در طبقۀ دوم یا سوم یا بالاتر ساخته شده، خانۀ تابستانی، بالاخانۀ بادگیردار، پربار، پرواره، فرواره، فراوار، فربال، بربار، بروار، برواره، غرفه، برای مثال آن کن که بدین وقت همی کردی هر سال / خزپوش و به کاشانه شو از صفه و فروار (فرخی - ۱۱۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
پر گشودن و پریدن پرندگان، پرش، پریدن و حرکت کردن در هوا، کنایه از مسافرت کردن با هواپیما، تخته های نازک و باریک به درازی نیم متر که در پوشش خانه بر روی تیرهای سقف، نزدیک به هم می چینند و روی آن ها پوشال یا حصیر می اندازند
پرواز کردن: پریدن، حرکت کردن پرنده یا هواپیما در آسمان، مسافرت کردن با هواپیما
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرواز
تصویر مرواز
هواسنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فروار
تصویر فروار
محوط برج و بارو دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرواز
تصویر سرواز
آنچه که سر آن گشاده باشد سرباز
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شده فرواز فرآویز (قاب عکس واژه های فارس الاصل در لهجه عربی حجاز ایراننامه سال 3 شماره 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
بهوا رفتن با بال مانند مرغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
((پَ))
پرش، پریدن، تخته های باریکی که روی سقف کنار هم می چینند و حصیر یا پوشال را روی آن می اندازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فروار
تصویر فروار
((فَ))
پروار. فروال، بالاخانه، خانه تابستانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرویاز
تصویر فرویاز
نزولی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
Flight
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vol
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vlucht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
비행
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
飛行
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
טיסה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
उड़ान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
penerbangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
การบิน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
полет
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
Flug
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vuelo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
volo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
voo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
飞行
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
lot
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
політ
دیکشنری فارسی به اوکراینی