جدول جو
جدول جو

معنی فرسای - جستجوی لغت در جدول جو

فرسای
(فَ)
محوکننده. (صحاح). کهنه کننده. به پای کوبنده. (برهان). فرسا. همواره به صورت مزید مؤخر با کلمات دیگر ترکیب شود. و به صورت مستقل، جز به معنی فعل امر به کار نرود.
- جان فرسای، آنچه جان را بفرساید و بکاهد:
بارها نوعروس جان فرسای
دست در دامنش زدی که درآی.
سعدی (هزلیات).
- عدوفرسای، آنکه دشمن را نابود کند و یا ضعیف گرداند:
امیر باش و جهاندار باش و خسرو باش
جهانگشای و ولی پرور و عدوفرسای.
فرخی.
رجوع به فرسا شود
لغت نامه دهخدا
فرسای
محو کننده، کهنه کننده
تصویری از فرسای
تصویر فرسای
فرهنگ لغت هوشیار
فرسای
((فَ))
در ترکیب به معنی فرساینده آید، به معانی ذیل، خسته کننده، رنج دهنده، محو کننده، نابود کننده، ساینده، گردون فرسای
تصویری از فرسای
تصویر فرسای
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرساد
تصویر فرساد
(پسرانه)
حکیم، دانشمند، دانا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرسام
تصویر فرسام
(پسرانه)
دارای شکوه و عظمتی چون سام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرسان
تصویر فرسان
جمع واژۀ فارس، اسب سوار، سوار بر اسب، دلیر و جنگ جو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
پوسیده شدن، فرسودگی، در علم زمین شناسی تغییر سطح خارجی پوستۀ زمین است در اثر آب های روان و بادها
فرهنگ فارسی عمید
(فَ یِ)
اسم است فرسودن را. ازمیان رفتگی. ساییدگی
لغت نامه دهخدا
جمع فارس، از ریشه پارسی سوار کاران اسواران جمع فارس سواران اسب سواران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
فرسودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
((فَ یِ))
فرسودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
استهلاک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرسار
تصویر فرسار
قانون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
تآكل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
Attrition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
attrition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
atrito
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
yıpranma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
کمی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
ক্ষয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
การสึกกร่อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
mmomonyoko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
消耗
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
消耗
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
износ
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
שחיקה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
소모
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
pengikisan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
slijtage
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
attrito
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
desgaste
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
зношування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
ścieranie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
Abnutzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
घिसावट
دیکشنری فارسی به هندی