جدول جو
جدول جو

معنی فرسای - جستجوی لغت در جدول جو

فرسای
محو کننده، کهنه کننده
تصویری از فرسای
تصویر فرسای
فرهنگ لغت هوشیار
فرسای
((فَ))
در ترکیب به معنی فرساینده آید، به معانی ذیل، خسته کننده، رنج دهنده، محو کننده، نابود کننده، ساینده، گردون فرسای
تصویری از فرسای
تصویر فرسای
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
استهلاک
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
فرسودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
((فَ یِ))
فرسودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
پوسیده شدن، فرسودگی، در علم زمین شناسی تغییر سطح خارجی پوستۀ زمین است در اثر آب های روان و بادها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فرسایش
تصویر فرسایش
Attrition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
استنزافٌ
دیکشنری فارسی به عربی
การสึกกร่อน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فرسام
تصویر فرسام
(پسرانه)
دارای شکوه و عظمتی چون سام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرساد
تصویر فرساد
(پسرانه)
حکیم، دانشمند، دانا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرسار
تصویر فرسار
قانون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرسان
تصویر فرسان
جمع واژۀ فارس، اسب سوار، سوار بر اسب، دلیر و جنگ جو
فرهنگ فارسی عمید
جمع فارس، از ریشه پارسی سوار کاران اسواران جمع فارس سواران اسب سواران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرسان
تصویر فرسان
((فُ))
جمع فارس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرای
تصویر فرای
ماورای
فرهنگ واژه فارسی سره