جدول جو
جدول جو

معنی فردات - جستجوی لغت در جدول جو

فردات(فُ)
پشته ها. (منتهی الارب). الاکام. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
فردات(فْرُ / فِ رُ)
نام برادرزادۀ خشایارشاه است که در حدود سالهای 476 یا 475 قبل از میلاد در جنگهای ایران و یونان به دست یونانیها کشته شد. (از تاریخ ایران باستان پیرنیا ج 2 ص 936)
لغت نامه دهخدا
فردات(فَ دَ)
موضعی است. (منتهی الارب). در معجم البلدان و تاج العروس نبود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فردخت
تصویر فردخت
(دخترانه)
مرکب از فر (شکوه) + دخت (دختر)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرداد
تصویر فرداد
(پسرانه)
داده شکوه وزیبائی، داده شکوه و جلال
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فردان
تصویر فردان
(پسرانه)
یکتا، یگانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
یکتایی، یگانگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فردان
تصویر فردان
منفرد، یکتا، یگانه
فرهنگ فارسی عمید
(مُ رَ)
جمع مفرد که به معنی تنهاست. (غیاث) (آنندراج). جمع واژۀ مفرده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مفرد و مفرده شود، چیزهایی تنها و یگانه و ساده وبی آمیغ. (ناظم الاطباء) : ما مفردات را نخست در وهم آوریم پس ترکیبش کنیم. (مصنفات باباافضل ج 2ص 436) ، دواها که در آن ترکیب صناعی نباشد. مفردات یا نباتی است و آن میوه ها و تخمها و گلها و برگها و شاخه ها و ریشه ها و پوستها و عصاره ها و شیره های نباتی و صمغها باشد و یا حیوانی است، مانند ذراریح و اعضای حیوانات و احشای آنها و زهره شان و یا معدنی است و آن خود یا حجری است، مانند گل ارمنی و یا از چیزهایی است که از زمین جوشد، مانند قیر و نفت و امثال آن. بسائط. عقاقیر. ادویۀ مفرده. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : از مفردات اجزاء آن مرکبی به فرط امتزاج... حاصل آمد. (مرزبان نامه).
- کتاب المفردات، به کتابهایی اطلاق شود که در آن از داروهای معدنی و نباتی و حیوانی غیرمرکب بحث کنند، مقابل قرابادین که مخصوص ادویۀمرکبه است. کتاب البسائط. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- مفردات طب، داروهای ساده و بی آمیغ. (ناظم الاطباء).
، حروف تهجی که علی حده نویسند. (غیاث) (آنندراج) ، (اصطلاح خطاطی) الفاظی را گویند که ازترکیب حرفی با حرف دیگر به وجود آید، مانند: با، بب، بج، بد و بر که معمولاً مبتدیان با مشق و تمرین آنها آموختن هنر خوش نویسی را آغاز کنند، اسامی اعداد از یک تا ده. (از غیاث) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
یگانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفردات
تصویر تفردات
جمع تفرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفردات
تصویر مفردات
چیزهای تنها و یگانه و ساده و بی آمیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
((فَ یَّ))
یکتایی، یگانگی، طاق بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرداد
تصویر فرداد
حکم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
Faddishness, Individuality
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
superficialité, individualité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
表面的 , 個性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
浅薄 , 个性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
পৃষ্ঠত্বকতা , ব্যক্তিত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
yüzeyselik, bireysellik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
kijicho, ubinafsi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
ผิวเผิน , บุคลิกลักษณะ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
피상성 , 개성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
שטחיות , יְחִידָנוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
Oberflächlichkeit, Individualität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
kesembronoan, individualitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
सतहीपन , व्यक्तिगतता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
oppervlakkigheid, individualiteit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
superficialità, individualità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
superficialidad, individualidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
поверховість , індивідуальність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
powierzchowność, indywidualność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
поверхностность , индивидуальность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
superficialidade, individualidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فردیت
تصویر فردیت
سطحیت , انفرادیت
دیکشنری فارسی به اردو