معنی فردان - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با فردان
فردان
- فردان
- یکتا. یگانه. یک. (منتهی الارب). واحد. و شی ٔ فردان، یعنی منفرد و مؤنث آن فَرْدی ̍ است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
اردان
- اردان
- جمع ردن، تریزها تریز در پارسی به آستین گفته میشود که آستین را با گذاشتن و افزودن پارچه سه گوشه ای به نیم تنه می دوزند تریز کاری تریز ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
فریان
- فریان
- آزاده، آزادگی، زبان سانسکریت، از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای اندلس در زمان مقدونی
فرهنگ نامهای ایرانی