جدول جو
جدول جو

معنی فرارت - جستجوی لغت در جدول جو

فرارت
(فَرْ را)
پلارد. دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران، واقع در 11 هزارگزی جنوب علیشاه عوض و 12 هزارگزی رباطکریم. ناحیه ای است واقع در جلگه و معتدل که دارای 100 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات، صیفی و انگور است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه فرعی دارد. تپه ای از آثار قدیم در اراضی این قریه وجود دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فراهت
تصویر فراهت
(دخترانه)
شأن، شوکت، شکوهمندی و زیبایی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فراست
تصویر فراست
(پسرانه)
زیرکی، هوشیاری، درک و فهم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
بدکرداری، فتنه انگیزی، بدذات بودن، بدباطنی، فتنه، پارۀ آتش، شراره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراغت
تصویر فراغت
آسایش، راحتی، آسودگی، برای مثال مور گرد آورد به تابستان / تا فراغت بود زمستانش (سعدی - ۱۶۳) فرصت، امکان، برای مثال نه فراغت نشستن نه شکیب رخت بستن / نه مقام ایستادن نه گریزگاه دارم (سعدی۲ - ۴۹۹)
به پایان رساندن کاری و رهایی یافتن از آن، کنایه از بی نیازی، برای مثال گر دوست را به دیگری از من فراغت است / من دیگری ندارم قائم مقام دوست (سعدی۲ - ۳۵۸)
فراغت یافتن: آسوده شدن از کاری، آسودگی یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراست
تصویر فراست
دریافتن و ادراک باطن چیزی از نظر کردن به ظاهر آن، هوشیاری، تیزهوشی، زیرکی، قیافه شناسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراست
تصویر فراست
سواری کردن، ماهر بودن در سواری و شناختن اسب، سوارکاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرارت
تصویر ضرارت
گزند رسانیدن، آسیب رساندن، صدمه زدن، گزند رساندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراتر
تصویر فراتر
پیش تر، جلوتر، بیشتر، برتر، نزدیک تر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرارت
تصویر غرارت
غفلت، جوانی، ناآزمودگی، بی تجربگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراهت
تصویر فراهت
زیرکی، راهواری (مرکب)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرارت
تصویر مرارت
تلخ شدن، تلخی
کنایه از رنج، سختی
مرارت کشیدن: کنایه از زحمت کشیدن، رنج بردن، تلخی چشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
بد شدن، بدی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراتر
تصویر فراتر
نزدیکتر، جلوتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرارت
تصویر مرارت
تلخی، مشقت، جای صفرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراهت
تصویر فراهت
شان و شوکت و شکوه مندی و زیبائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراست
تصویر فراست
فهم و ادراک و زیرکی و دانائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراغت
تصویر فراغت
بی تاب شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرارت
تصویر حرارت
گرمی، گرم شدن، تبش، مقابل برودت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراریت
تصویر فراریت
از ساخته های فارسی گویان نپایی نپایایی گریزانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراری
تصویر فراری
گریزان گریزان، در حال گریز
فرهنگ لغت هوشیار
غافل شدن غفلت ورزیدن، فریب خوردن، غفلت، عشقبازی پس از آزمودگی، ناآزمودگی بی تجربگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرارت
تصویر عرارت
سختی، بدخوئی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضرارت
تصویر ضرارت
نابینا شدن، گزند رسانیدن، نابینایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرارت
تصویر حرارت
((حَ رَ))
گرما، گرمی، تندی، تیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
((شَ رَ))
بدی کردن، فتنه انگیزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضرارت
تصویر ضرارت
((ضَ رَ))
نابینا شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غرارت
تصویر غرارت
((غَ رَ))
غافل شدن، فریب خوردن، غفلت، بی تجربگی، غراره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراتر
تصویر فراتر
((فَ تَ))
پیش تر، جلوتر، نزدیک تر، بلندتر، بالاتر، باارزش تر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراهت
تصویر فراهت
((فَ هَ))
شادمانی، انبساط، نشاط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراغت
تصویر فراغت
((فَ غَ))
بی تاب شدن، بی تابی، ناشکیبایی، در فارسی به معنی آسودگی، آسایش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حرارت
تصویر حرارت
سوز، گرما
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراغت
تصویر فراغت
آسایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شرارت
تصویر شرارت
پلیدی، پلیدکاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فرارو
تصویر فرارو
معرض
فرهنگ واژه فارسی سره