جدول جو
جدول جو

معنی فراخواندن - جستجوی لغت در جدول جو

فراخواندن
احضار کردن، به پیش خواندن، دعوت کردن
تصویری از فراخواندن
تصویر فراخواندن
فرهنگ فارسی عمید
فراخواندن
(دَ بَ گُ دَ)
احضار. گفتن که برگردد. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به فرا شود
لغت نامه دهخدا
فراخواندن
احضار کردن به پیش خواندن
تصویری از فراخواندن
تصویر فراخواندن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرو خواندن
تصویر فرو خواندن
فراخواندن، صدا کردن، نوشته ای را خواندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فریواندن
تصویر فریواندن
فریبانیدن، فریب دادن، گول زدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ دَ)
انساء. فراموشانیدن. از یاد خود یا دیگری ببردن. مقابل به یاد کسی آوردن. سبب فراموشی گشتن دیگران را. فراموش کنانیدن. (یادداشت به خط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(اُ پَ/پِ کَ دَ)
مدح کردن:
از آن پس ثنا خواند بر شهریار
چنان چون بود درخور نامدار.
فردوسی.
همانکه آنش ثنا خواند اینش لعنت کرد
بسوی آن حجری بود و سوی این گهری.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(دَ دَ تَ)
پذیرفتن. قبول کردن: شنونده آن را باور دارد و خردمندان آن را بشنوند و فراستانند. (تاریخ بیهقی). پادشاهان در وقت، چنین تقربها فراستانند. (تاریخ بیهقی) ، ستدن. گرفتن. فراستدن. رجوع به فرا شود
لغت نامه دهخدا
(دُ خوا / خا دَ)
خواندن. قرائت کردن:
بدو داد آن نامۀ پهلوان
فروخواند آن خسرو خسروان.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(دَ تَ)
پیش خواندن. بسوی خود خواندن. رجوع به فراخواندن و فراز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از پر خواندن
تصویر پر خواندن
پر خواندن حرکات را اشباع (منتهی الارب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراموشاندن
تصویر فراموشاندن
از یاد خود یا دیگری بردن سبب فراموشی دیگران گشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برخواندن
تصویر برخواندن
قرائت کرردن، خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرو خواندن
تصویر فرو خواندن
خواندن قرائت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراخواستن
تصویر فراخواستن
کسی را خواستن احضار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثناخواندن
تصویر ثناخواندن
مدح کدرن ستایش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فراز خواندن
تصویر فراز خواندن
پیش خواندن به سوی خود خواندن احضار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فریواندن
تصویر فریواندن
((فِ یا فَ دَ))
فریباندن، فریب دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فرا خواندن
تصویر فرا خواندن
احضار کردن، دعوت کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
احضار، دعوتنامه، دعوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراخوانه
تصویر فراخوانه
دعوتنامه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراستاندن
تصویر فراستاندن
اخذ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراخواندگان
تصویر فراخواندگان
مدعوین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
Beckoning
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
attractif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
आकर्षक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
verleidelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
invitante
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
atraente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
llamativo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
манливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
kuszący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
einladend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
манящий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فراخوانی
تصویر فراخوانی
menggoda
دیکشنری فارسی به اندونزیایی