فدیه ها، مالی که در قبال آزاد شدن کسی پرداخت می شود، سربهاها، مالهایی که برای دفع بلا به فقرا می دهند، در فقه مقدار معینی طعام که فرد بابت روزه هایی که در ماه رمضان خورده به فقرا می دهد، در علم حقوق مالی که زن در طلاق خلع به شوهرش می دهد، جمع واژۀ فدیه
فدیه ها، مالی که در قبال آزاد شدن کسی پرداخت می شود، سربهاها، مالهایی که برای دفع بلا به فقرا می دهند، در فقه مقدار معینی طعام که فرد بابت روزه هایی که در ماه رمضان خورده به فقرا می دهد، در علم حقوق مالی که زن در طلاق خُلع به شوهرش می دهد، جمعِ واژۀ فدیه
غدایا. جمع واژۀ غدیّه. (اقرب الموارد) : الا لیت حظی من زیاره امیه غدیات قیظ او عشیات اشتیه. گفته اند گویندۀ این شعر مشتاق زیارت مادر خود بوده و خواسته است که خداوند این زیارت را در یکی از روزهای تابستان یا شبهای زمستان که دراز هستند نصیب وی کند تا دیدار وی کاملتر شود. (از تاج العروس)
غدایا. جَمعِ واژۀ غَدیَّه. (اقرب الموارد) : الا لیت حظی من زیاره امیه غدیات قیظ او عشیات اشتیه. گفته اند گویندۀ این شعر مشتاق زیارت مادر خود بوده و خواسته است که خداوند این زیارت را در یکی از روزهای تابستان یا شبهای زمستان که دراز هستند نصیب وی کند تا دیدار وی کاملتر شود. (از تاج العروس)
از مادۀ فدیه یا فداء است، و آن بمعنی عوضی است که بوسیلۀ آن آدمی از مکروهی که بسوی او رسیده، رهایی می یابد. (از کشاف اصطلاحات الفنون). بدل. (ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی). سربها. (یادداشت بخط مؤلف). آنچه در عوض مفدی از مال عطا شود. (اقرب الموارد) : تضرع ها کرد و ملتزم جزیت و فدیت شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 293). ج، فدی ̍، فدیات. (اقرب الموارد). رجوع به فدیه شود
از مادۀ فدیه یا فداء است، و آن بمعنی عوضی است که بوسیلۀ آن آدمی از مکروهی که بسوی او رسیده، رهایی می یابد. (از کشاف اصطلاحات الفنون). بدل. (ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی). سربها. (یادداشت بخط مؤلف). آنچه در عوض مفدی از مال عطا شود. (اقرب الموارد) : تضرع ها کرد و ملتزم جزیت و فدیت شد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 293). ج، فِدی ̍، فِدَیات. (اقرب الموارد). رجوع به فدیه شود
جمع واژۀ دیه، خون بها، (منتهی الارب)، رجوع به دیه و خون بها و نیز رجوع به دزی (ج 1 ص 48) شود: گر بخواهد ایزد از عباسیان کشتگان آل احمد را دیات، ناصرخسرو
جَمعِ واژۀ دیه، خون بها، (منتهی الارب)، رجوع به دیه و خون بها و نیز رجوع به دزی (ج 1 ص 48) شود: گر بخواهد ایزد از عباسیان کشتگان آل احمد را دیات، ناصرخسرو