- فجائه
- فرو گرفتن، ناگاه ناگاهی ناگاه گرفتن کسی را، ناگاه در آمدن بر کسی. یا موت فجاء ه. مرگ ناگهانی سکته ریوی
معنی فجائه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
میوه خام فجاجت در فارسی: خامی ناپختگی
فجایع در فارسی، جمع فجیعه، درد ها اناکی ها جمع فجیعه
ناگاه گرفتن کسی را، ناگاه در آمدن بر کسی. یا موت (مرگ) فجاه. مرگ ناگهانی. ناگهان: فجاه در گذشت
ناگهانی مردن