جدول جو
جدول جو

معنی فثح - جستجوی لغت در جدول جو

فثح
(فَ ثِ)
هزار خانه شکنبه. ج، افثاح. (منتهی الارب). فحث. (اقرب الموارد) ، مازی است گران و کلان که به انبان ماند. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فرح
تصویر فرح
(دخترانه)
شادمانی، سرور
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از فرح
تصویر فرح
شاد شدن، شادمان شدن، شادی، شادمانی، سرور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فوح
تصویر فوح
دمیدن، وزیدن باد، پف کردن و باد کردن در چیزی، روییدن و سر از خاک درآوردن گیاه، طلوع کردن، سر زدن آفتاب، پدیدار گشتن، خروشیدن، خود را پرباد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتح
تصویر فتح
گشودن، باز کردن، پیروز شدن، گشودن شهری و گرفتن آن، گشایش، پیروزی،
چهل و هشتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۲۹ آیه
فتح باب: گشودن در، کنایه از شروع کار، در علم نجوم کنایه از اتصال دو ستاره به گونه ای که خانه های آن ها مقابل هم باشد و این حالت را نشانۀ نزول باران یا برف می دانستند
فتح کردن: گشادن، گشودن، پیروز شدن بر دشمن، تسخیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فصح
تصویر فصح
در یهودیت، عید یادبود خروج بنی اسرائیل از مصر، فطیر، در مسیحیت، روز یادبود صعود حضرت عیسی، عید پاک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فیح
تصویر فیح
منتشر شدن بوی خوش
فرهنگ فارسی عمید
پهن کردن، زدن با جوبدستی، بچه انداختن، تراشیدن چوب گشن پذیری: در کویک ماده، پهن شدن: نوک بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فسح
تصویر فسح
جای فراخ، بیابان وسیع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فشح
تصویر فشح
رویگردانی از کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوح
تصویر فوح
دمیدن بوی خوش، جوشیدن دیگ، جوشیدن خون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیح
تصویر فیح
پر گیاهی، فراخسالی، ارزانی ارزان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فقح
تصویر فقح
شکوفه بر آوردن، غوره بر آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
زبان آور، پخش شدن روشنایی، زبان آوری، شیر بی سر شیر عبری تازی گشته از پسح جشن فراروی از مسر نزد یهودان، جشن فراپویی عیسی علیه السلام نزد ترسایان در نزد یهودان جشن یادبود خروج بنی اسرائیل از مصر، در نزد مسیحیان جشن یادبود صعود عیسی ع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فضح
تصویر فضح
رسوا کردن، دمیدن سپیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فلح
تصویر فلح
شکافتن، شخم زدن، فریفتن، دغایی، لب کلفتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فنح
تصویر فنح
کم نوشی: در ستور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرح
تصویر فرح
شادمانی نمودن، سرور، طرب و شوخی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتح
تصویر فتح
گشادن، فیروزی و گشایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرح
تصویر فرح
((فَ رَ))
شاد شدن، شادمان گردیدن، مسرور گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فتح
تصویر فتح
((فَ تْ))
باز کردن، گشودن، تسخیر کردن، پیروز شدن، گشایش، پیروزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فصح
تصویر فصح
((فِ))
در نزد یهودان، جشن یادبود خروج بنی اسراییل از مصر، در نزد مسیحیان، جشن یادبود صعود عیسی (ع)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فتح
تصویر فتح
گشایش، پیروزی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از فتح
تصویر فتح
Conquest
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فتح
تصویر فتح
conquête
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از فتح
تصویر فتح
conquista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فتح
تصویر فتح
завоевание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از فتح
تصویر فتح
Eroberung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از فتح
تصویر فتح
podbój
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از فتح
تصویر فتح
завоювання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از فتح
تصویر فتح
conquista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از فتح
تصویر فتح
conquista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از فتح
تصویر فتح
verovering
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از فتح
تصویر فتح
विजय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از فتح
تصویر فتح
penaklukan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی