جدول جو
جدول جو

معنی فتخات - جستجوی لغت در جدول جو

فتخات
(فَ تَ)
جمع واژۀ فتخه. رجوع به فتخه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فترات
تصویر فترات
فترت ها، سستی ها، کندی ها، بازماندگی ها، ضعف ها، مدت ها و فاصله های میان دو واقعه به ویژه مدت تعطیل مجلس شورا، جمع واژۀ فترت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتات
تصویر فتات
دختر جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتات
تصویر فتات
خرده و شکستۀ چیزی، ریزۀ هر چیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتیات
تصویر فتیات
فتات، دختر جوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فتحات
تصویر فتحات
فتحه ها، حرکتی از حروف که هنگام تلفظ آن دهان گشوده می شود، زبرها، نشانه های این حرکت که در روی حرف گذاشته می شود، جمع واژۀ فتحه
فرهنگ فارسی عمید
(فَ تَ)
جمع واژۀ فترت. (اقرب الموارد) : دل قوی دار که چنین فترات در جهان بسیار بوده است. (تاریخ بیهقی). رجوع به فترت شود
لغت نامه دهخدا
(فَ تَ)
جمع واژۀ فتاه. رجوع به فتاه شود
لغت نامه دهخدا
(فَ تَ)
جمع واژۀ فتحه. رجوع به فتحه شود
لغت نامه دهخدا
(فُ)
ریزه و شکسته از هر چیزی. (منتهی الارب) : ماتفتت من الشی ٔ، ریزۀ نان را گویند. (اقرب الموارد). فتات، ریزۀ نان را گویند، و ریزۀ هر چیز را نیز گفته اند. (برهان). تحقیق اینکه واژۀ فوق اصلاً فارسی است یا عربی، میسر نشد
لغت نامه دهخدا
تصویری از فتیات
تصویر فتیات
جمع فتاه، دختران زنان جوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتحات
تصویر فتحات
علامت فتح زبر، جمع فتحات، شکاف قلم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتخاء
تصویر فتخاء
آلوه آله (عقاب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فتات
تصویر فتات
ریزه خرده ریز و شکسته از هر چیز، ریزه نان
فرهنگ لغت هوشیار
جمع فتره، سستی ها گسستگی ها سسستی ضعف، زمان میان دو پیغمبر یا دو پادشاه، زمان بین دو نوبت تب، مدت تعطیل مجلس شورای ملی و سنا، آتش سوزانی است که در بدایت حال در سالک وجود داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فترات
تصویر فترات
((فَ تَ))
جمع فترت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فتات
تصویر فتات
((فُ))
ریزه و شکسته از هرچیز، ریزه نان
فرهنگ فارسی معین