- فاقه
- لنگن، بیابان کوچک، شانه کوچک نیازمندی، فقر تنگدستی
معنی فاقه - جستجوی لغت در جدول جو
- فاقه ((ق ِ))
- فقر، تنگدستی، فاقت
- فاقه
- فقر، تنگ دستی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همراهی کردن دمسازی همرایی گروه راهیان (راهی مسافر)
باز هوشی، بهبودی، بازارزانی، بازخردی، به خود آمدن بهبود یافتن، رو بصحبت نهادن بیمار، روی بخوبی خوشی آوردن، بهوش آمدن، بهبود، گشایش
بهبود یافتن، رو به تندرستی نهادن بیمار، اثر، نتیجۀ خوب، فایده
سازواری کردن
دسته، گروه
عضو استوانه شکل گیاه و درخت که بخلاف ریشه در هوا بسمت بالا نمو میکند و حامل شاخه ها و برگها و گلها میباشد
رستخیز، قیامت
مونث شاق دشوار مونث شاق: اعمال شاقه تکالیف شاقه
مؤنث واژۀ شاق، دشوار، سخت
دسته ای از مردم، طایفه، گروه
زیرک، راهوار مثلاً مرکب فاره
مؤنث واژۀ فایق، برگزیده، برتر، چیره، مسلط
کلون، چوبی به شکل مکعب مستطیل که برای بستن در، بر پشت آن نصب می شود، بغاز، پانه، فهانه، تنبه، مدنگ، بسکله، فردر، کلند، فروند، فلجم، کلیدان، برای مثال تو را خانه دین است و دانش درون شو / بدان خانه شو سخت کن در به فانه (ناصرخسرو - ۴۲)
گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
گوه، تکۀ چوب یا آهن که هنگام ترکاندن و شکافتن چوب یا تخته لای آن می گذارند، گاز، پانه، پهانه، فهانه، بغاز، پغاز، براز
فقیه تر، داناتر، دانشمندتر، داناتر در علم فقه
شصت و نهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۵۲ آیه
فاحشه، زن بدکار
مقابل واجد، آنکه یا آنچه چیزی را ندارد، محروم، بی نصیب، ویژگی زنی که شوهر یا فرزند خود را از دست داده
شتر ماده، شتر، پستانداری نشخوار کننده و حلال گوشت با گردن دراز و پای بلند و یک یا دو کوهان بر پشت، بعیر، هیون، ابل، اشتر، خالۀ گردن دراز، جمل
ستور، جمع نوق و انواق
در علم نجوم صورت فلکی مشترکی در ذات الکرسی، حامل راس المغول و امراه المسلسله
بیماری که تازه بهبود یافته و هنوز ضعف دارد
ستور، جمع نوق و انواق
در علم نجوم صورت فلکی مشترکی در ذات الکرسی، حامل راس المغول و امراه المسلسله
بیماری که تازه بهبود یافته و هنوز ضعف دارد
پارسی تازی گشته تاکه تاغه تاهه تای، تاغک تاکچه، رشته از ریسمان، دسته از مو یا گل یا سبزی، شاخه شاه اسپرم، پارچه نبریده
پارسی تازی گشته غاز سیا غاز غاغه: بنگرید به غاغه پودینه پودنه، زراوند
بیرون شدن بخارات از راه دهن دهان دره
پتیار سختی سختی بلا، جمع فواقع
رنگ روشن رنگ ناب، بسیار زرد
پتیار سختی گژند
گم کننده، از دست رفته، نداشتن آن
نیازمندی، فقر تنگدستی
مونث فاسق
چادر دو ستونه سایبان دو پایه خیمه چادر