جدول جو
جدول جو

معنی فاضلانه - جستجوی لغت در جدول جو

فاضلانه
همراه با فضل، به روش فاضلان مانند فاضلان
تصویری از فاضلانه
تصویر فاضلانه
فرهنگ فارسی عمید
فاضلانه
فرجادانه هنر ورانه بروش فاضلان: این مقاله را فاضلانه فاضلانه نوشته است، هر چه در آن نشانه فضل و دانش باشد مقاله فاضلانه
فرهنگ لغت هوشیار
فاضلانه
حکیمانه، خردمندانه، دانشمندانه، عالمانه
متضاد: جاهلانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فاتحانه
تصویر فاتحانه
با پیروزی، پیروزمندانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فارغانه
تصویر فارغانه
در حال فراغت و آسایش خاطر، برای مثال داشت از تیغ و تیغ بازی دست / فارغانه به رود و باده نشست (نظامی - ۶۰۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عادلانه
تصویر عادلانه
از روی عدالت و دادگری مانند عادلان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاهلانه
تصویر جاهلانه
مانند جاهلان، از روی جهالت، به نادانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
خردمندانه، همچون عاقلان مانند عاقلان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غافلانه
تصویر غافلانه
همراه با غفلت و بی خبری، از روی بی خبری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاولانه
تصویر زاولانه
بندی آهنی که بر گردن یا دست و پای زندانیان می بستند، برای مثال چون خانۀ بیگانه ش آشنا شد / خو کرد در این بند و زاولانه (ناصرخسرو - ۲۲۹)، حلقه و زنجیری که به پای اسب و استر می بستند، بخو، گیسوی پیچیده
فرهنگ فارسی عمید
(ضِ)
دو فاضل. در اصطلاح فقها و اصولیین منظور از فاضلان علامۀ حلی و استادش ابن سعیداست، و گروهی از جمله ملا صالح مازندرانی نوشته اند: گفته اند مراد از فلاضلان علامۀ حلی و پسرش فخرالمحققین است، و این درست نیست. (از ریحانه الادب ج 3 ص 184)
لغت نامه دهخدا
تصویری از غافلانه
تصویر غافلانه
سوتکیک فرناسانه کاری مانند غافلان انجام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فارغانه
تصویر فارغانه
آسوده دار در حال فراغت و آسایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاسدانه
تصویر فاسدانه
به صورت فاسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاتحانه
تصویر فاتحانه
پیروز مندانه پیروزمندانه با پیروزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاخرانه
تصویر فاخرانه
با شکوه شکوهمندانه
فرهنگ لغت هوشیار
دانا یانه هشیارانه بخردانه همچون عاقلان خردمندانه: دیوانه ... آغاز سخن عاقلانه کرد چنان که مردم را گمان افتاد که وی بهتر گشت از دیوانگی. خردمندانه، زیرکانه، عاقل وار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاهلانه
تصویر جاهلانه
بنادانی، از روی جهالت
فرهنگ لغت هوشیار
بندی آهنین که بر گردن و دست و پای ستوران یا زندانیان بندند بخاو بخو. بندهای آهنین که در پای بندیان و مردم گریز پای نهند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عاجلانه
تصویر عاجلانه
شتابان بشتاب به طور تعجیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عادلانه
تصویر عادلانه
((دِ نِ))
از روی عدل و انصاف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاتحانه
تصویر فاتحانه
((تِ نِ))
پیروزمندانه، باپیروزی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فعالانه
تصویر فعالانه
((فَ عّ نِ))
با کوشایی، باپرکاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
((ق نِ))
از روی عقل، به شیوه عاقلان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زاولانه
تصویر زاولانه
((ز و نَ))
بندی آهنی که با آن دست و پای گناهکاران یا چهارپایان را می بستند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از عادلانه
تصویر عادلانه
دادگرانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از غافلانه
تصویر غافلانه
Neglectfully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فاسدانه
تصویر فاسدانه
Degenerately, Depravedly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عاقلانه
تصویر عاقلانه
Wisely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از عادلانه
تصویر عادلانه
Justly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از فضولانه
تصویر فضولانه
Officiously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غافلانه
تصویر غافلانه
negligentemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فاسدانه
تصویر فاسدانه
de forma degenerada, depravadamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از فضولانه
تصویر فضولانه
oficiosamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از غافلانه
تصویر غافلانه
небрежно
دیکشنری فارسی به روسی