جدول جو
جدول جو

معنی فاراده - جستجوی لغت در جدول جو

فاراده
(دِ)
مایکل. شیمیدان و فیزیکدان انگلیسی. در بیست ودوم سپتامبر 1791م. در نوینگتن بدنیا آمد. پدر و مادرش اهل یورکشایر بودند و چون پدر وی در لندن آهنگری پیشه کرد خانوادۀ او بدان شهر کوچ کرد. مایکل در چهارده سالگی شاگرد صحافی شد و تا مارس 1813 به این کار ادامه داد. در این سال به توصیۀ ’سر همفری داوی’ در آزمایشگاه علمی انجمن شاهنشاهی بریتانیای کبیر دستیار گردید و چنانکه داوی در سخنرانیهای خود گفته بود مایکل جوان به خدمت دانش کمر بست. وی برای به دست آوردن این کامیابی متن سخنرانیهای داوی را بدقت یادداشت و سپس تنظیم و تجلید کرد و برایش فرستاد و از داوی خواست که اجازه دهد او را به دستیاری برگزیند. فاراده مردی کاملاً خودساخته بود، همراه داوی سفری به فرانسه، ایتالیا و سویس رفت که از اکتبر 1813 تا آوریل 1815 طول کشید. در سال 1825 مدیر آزمایشگاه علمی مذکور شد و سپس در سال 1822برای همیشه به استادی علوم شیمیایی انجمن شاهنشاهی مزبور برگزیده شد. کتاب معروف او به نام یادداشتهای روزانه در هفت جلد بین سالهای 1932 تا 1936 یعنی نزدیک هفتاد سال پس از مرگش به کوشش ت. مارتین به چاپ رسید. فاراده درباره ترکیبات کلر به مطالعاتی پرداخت و چند ترکیب ناشناختۀ آن را کشف کرد. درباره گازها نیز مطالعاتی کرد و موفق شد گاز را به مایع تبدیل کند. در صنایع پولادسازی و شیشه سازی نیز کارهای او بسیار سودمند بود. یکی از اکتشافات او که در سال 1825 بدان توفیق یافت کشف بنزین بود. از دیگر کارهای سودمندش ترویج روشهای آزمایشگاهی در علوم است. فاراده در سال 1867 درگذشت. (از دایرهالمعارف بریتانیکا).
قوانین فاراده: فاراده در تحقیقاتی که در رشتۀ فیزیک به عمل آورد به قوانین تازه ای برخورد که از جملۀ آنها دو قانون او در مبحث الکتریسیته بسیار قابل توجه است: 1- اگر از یک اسید یا باز یا نمک رقیق جریان الکتریکی عبور کند آن محلول تجزیه میشود و اگر اسید باشد فلز با هیدروژنش بطرف قطب منفی وسایر عناصر بسوی قطب مثبت میرود، و یونهای تجزیه شده در اطراف الکترودها گرد می آیند و در مایع الکترولیت باقی نخواهند ماند. تجربه نشان میدهد که مقدار الکترولیت تجزیه شده، به شکل ظرفی که مایع الکترولیت در آن قرار گرفته و به قطب ها و درجۀ حرارت الکترولیت مربوط نیست و فقط به جنس الکترولیت، شدت جریان و زمان بستگی دارد. یعنی اگر شدت جریان در ظرف فزونی یابد مقدار الکترولیت تجزیه شده بهمین نسبت افزایش خواهد یافت و اگر شدت جریان ثابت باشد باز هم تجربه نشان داده است که مقدار فلز رسوب شده متناسب با طول زمانی است که جریان از مایع الکترولیت عبور کرده است. پس میتوان قانون اول فاراده را چنین بیان کرد: وزن یک الکترولیت مشخص که بوسیلۀ عبور جریان تجزیه میشود متناسب با مقدار الکتریسیته ای است که از آن عبور میکند:
kit=Kd=M
K مربوط به جنس شیمیایی الکترولیت است و آن را معادل الکتروشیمیایی فلز میگویند و برای نمکهای فلزی که ظرفیت آنها مساوی باشد یکی است. اگر i مساوی یک و t نیز مساوی یک ثانیه باشد it مساوی یک کولن (کولمب) میشود. پس K مساوی جرم فلزی است که درنتیجۀ عبور یک کولن الکتریسیته از مایع بدست می آید. 2- قانون دوم چنین است: مقدار الکتریسیتۀ لازم برای آنکه یک ولانس گرم جسم بوسیلۀ الکترولیز رسوب کند مربوط به جنس الکترولیت نیست و برای تمام اجسام مساوی و یکسان، و مقدار آن 96500 کولن است. (از کتاب الکتریسیته تألیف محمد نجمی چ دانشگاه صص 90-91). و رجوع به فصل دوم کتاب مزبور (مبحث الکتریسیتۀ جاری) شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از فاراد
تصویر فاراد
واحد اندازه گیری ظرفیت الکتریکی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اراده
تصویر اراده
عراده، واحد شمارش توپ، از آلات جنگی شبیه منجنیق که برای پرتاب کردن سنگ به کار می رفته
فرهنگ فارسی عمید
نیرویی ارادی و نفسانی که شخص را برای رسیدن به هدف وادار به انجام عمل می کند، خواست، میل، قصد، تصمیم جدّی، در تصوف علاقۀ درونی سالک برای رسیدن به حق و حقیقت
فرهنگ فارسی عمید
نام درمی بوده است در سلابور هند. (حدود العالم) ، فروکش شدن. (غیاث). فروکش کردن، مقام گزیدن. (غیاث). رجوع به بارافکن شود
لغت نامه دهخدا
(اَ دِ)
دهی است از دهستان نائیج بخش نور شهرستان آمل. محلی دشت و معتدل است و 160 تن سکنه دارد. آب آنجا از انگنارود و محصول آن برنج، مختصری غلات و صیفی و شغل اهالی زراعت و راه آنجا مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اراده
تصویر اراده
دوست داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فارده
تصویر فارده
مونث فارد: و گوسفند خانگی، ماده شتر تنها
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی بر گرفته از نام فارادی یکان گنجایی کهربی واحد عملی ظرفیت الکتریکی و آن مساوی گنجایش جسمی است که چون سطح آن از صفر بیک ولت برسد و دارای یک کولن (کولمب) الکتریسیته باشد این اصطلاح از زمان فاراده معمول شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اراده
تصویر اراده
((اَ رّ دِ))
گردونه، ارابه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اراده
تصویر اراده
((اِ دِ))
خواستن، خواست، میل، آهنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فاراد
تصویر فاراد
واحد اندازه گیری ظرفیت الکتریکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اراده
تصویر اراده
کامش، پشتکار، آهنگ، خواست، یازش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اراده
تصویر اراده
الإرادة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از اراده
تصویر اراده
Volition
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اراده
تصویر اراده
volition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از اراده
تصویر اراده
воля
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اراده
تصویر اراده
इच्छा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از اراده
تصویر اراده
ارادہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از اراده
تصویر اراده
ইচ্ছা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از اراده
تصویر اراده
hiari
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از اراده
تصویر اراده
의지
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از اراده
تصویر اراده
意志
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از اراده
تصویر اراده
רָצוֹן
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از اراده
تصویر اراده
ความตั้งใจ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از اراده
تصویر اراده
kehendak
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از اراده
تصویر اراده
Willenskraft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اراده
تصویر اراده
wil
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از اراده
تصویر اراده
volición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از اراده
تصویر اراده
volontà
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اراده
تصویر اراده
volição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اراده
تصویر اراده
意志
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از اراده
تصویر اراده
воля
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اراده
تصویر اراده
wola
دیکشنری فارسی به لهستانی