جدول جو
جدول جو

معنی فاذویی - جستجوی لغت در جدول جو

فاذویی
منسوب به فاذویه که نام اجدادی است، (سمعانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کادویی
تصویر کادویی
ویژگی اجناس مناسب برای هدیه دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پادویی
تصویر پادویی
شغل و عمل پادو، دوندگی در پی کاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
شگفت انگیز مثلاً چشمان جادویی،
ساحری، جادوگری، برای مثال خمار در سر و دستش به خون مشتاقان / خضیب و نرگس مستش به جادویی مکحول (سعدی۲ - ۴۸۰)
جادویی کردن: سحر کردن، جادو کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زانویی
تصویر زانویی
آنچه به شکل زانوی خمیده باشد، لولۀ خمیده، تنبوشۀ خمیده
فرهنگ فارسی عمید
(یَ)
از نامهای ایرانی
لغت نامه دهخدا
منسوب به فارویه که کوچۀ معروفیست در نیشابور، (سمعانی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زانویی
تصویر زانویی
لوله خمیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
سحر ساحری جادوگری، عجیب شگفت آور (جادوییها شگفتیها عجایب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاخوری
تصویر فاخوری
سریانی تازی گشته از فخرا سفال ساز سفالگر
فرهنگ لغت هوشیار
واژه پارسی است و باید فاتویل نوشته شود فوفل پوپل درختی است از تیره نخل ها که در مناطق گرم آسیا (هندوستان و جزایر سند و جاوه) می روید. درختی است نسبتا بلند و برگهایش شانه یی هستند که در انتهای تنه بر افراشته این درخت مانند تاجی قرار دارند. این درخت مانند خرما دو پایه است. میوه اش شفت است که قسمت میان برش دارای الیاف سلولزی می باشد ولی هسته اش دارای پوست نازک است چوب این درخت را در نجاری های ظریف به کار می برند و از پوست آن الیاف قابل نساجی بدست می آورند و جوانه انتهایی تنه آن را به نام کلم فوفل - چون مانند پنیر نرم است - به مصرف تغذیه می رسانند پوپل کوثل تانبول تنبول تامول فوفل آغاجی کوپل فوفل سپاری اطموط اطماط نخل هندی پوگافالا اریکا. توضیح در بعضی کتب مرادفات تملول کلمه فوفل نیز ذکر شده که با این درخت نباید اشتباه شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فالگویی
تصویر فالگویی
عمل فالگو فالگیری طالع بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کادویی
تصویر کادویی
پیشکشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
((جَ بَ))
سحر، ساحری، عجیب، شگفت آور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کاکویی
تصویر کاکویی
نوعی پارچه نفیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از فراخویی
تصویر فراخویی
اخلاق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
Medicinal, Pharmaceutical
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
Magic, Magical, Wizardly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
médicinal, pharmaceutique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
медицинский , фармацевтический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
magisch, zauberhaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medizinisch, pharmazeutisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
магічний , чарівний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
лікарський , фармацевтичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
magiczny, czarodziejski
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
leczniczy, farmaceutyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
магический , волшебный , волшебный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
药用的 , 药品的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
mágico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medicinal, farmacêutico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
magico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medicinale, farmaceutico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
mágico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از دارویی
تصویر دارویی
medicinal, farmacéutico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جادویی
تصویر جادویی
神奇的 , 魔法的
دیکشنری فارسی به چینی