جدول جو
جدول جو

معنی غیفی - جستجوی لغت در جدول جو

غیفی
(غَ)
عمرو بن ادریس بن عبدالکریم، مکنی به ابوالطیب. برادر حسین بن ادریس محدث بود و به سال 321 هجری قمری درگذشت. (از تاج العروس) (از منتهی الارب). در منتهی الارب و قاموس غیقی (به قاف) آمده و صحیح غیفی است. رجوع به غیفه و غیقه شود
حسین بن ادریس بن عبدالکبیر مولی عثمان بن عفان، مکنی به ابوعلی. از سلمه بن شبیب روایت دارد. (از اللباب فی تهذیب الانساب ج 2). در منتهی الارب و قاموس غیقی (به قاف) آمده و صحیح غیفی است. رجوع به غیفه و غیقه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غیبی
تصویر غیبی
مربوط به غیب، الهی، ربانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صیفی
تصویر صیفی
ویژگی محصولی که در تابستان به عمل می آید
فرهنگ فارسی عمید
(رَ)
منسوب به رغیف که نان گرده باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
لیفی در فارسی تارچه ای، پیشندی پیشنیک منسوب به لیف: ساخته از لیف: کیسه لیفی، دارای لیف: کنف و کتان از نباتات لیفی هستند. تا نسج لیفی. بافتی که عناصر تشریحی اش بیشتر از الیاف بوجود آمده اند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
چونی، مقابل کمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قیفی
تصویر قیفی
تگاوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غیری
تصویر غیری
اجنبی و بیگانه، شخص دیگر
فرهنگ لغت هوشیار
کنایه دار: سخنهای غلیفی می کند از من بهمزادان چو آیم بر دکانش تیغ اندازد بروی من
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده نهانیک، مینوک منسوب به غیب مربوط به عالم غیب، الهی ربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرفی
تصویر غرفی
مشک پیراسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
لاتینی تازی گشته لویی پهن برگ از گیاهان لوئی پهن برگ
فرهنگ لغت هوشیار
زراعتی که در بهار و اول تابستان انجام گیرد و حاصلش در تابستان و اوائل پائیز بدست آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیفی
تصویر صیفی
((صَ))
تابستانی، زراعتی که در بهار و اوایل تابستان کارهای مقدماتی آن انجام شود و حاصلش در تابستان و اوایل پاییز به دست آید مانند، خربزه، هندوانه، جمع صیفی جات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غلیفی
تصویر غلیفی
((غِ یا غَ))
کنایه دار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غیری
تصویر غیری
((غِ))
شخص دیگر، بیگانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
((کِ یا کَ))
دارای شکل کیف، قابل گذاشتن در کیف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
Spectral
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
Qualitative
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
qualitatif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
spectral
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
якісний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
cualitativo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
espectral
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
spettrale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
espectral
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
spektralny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
qualitativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
качественный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
спектральний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
jakościowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
qualitativ
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
spektral
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از طیفی
تصویر طیفی
спектральный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از کیفی
تصویر کیفی
qualitativo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی