جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با غلیفی

غلیفی

غلیفی
کنایه دار: سخنهای غلیفی می کند از من بهمزادان چو آیم بر دکانش تیغ اندازد بروی من
فرهنگ لغت هوشیار

خلیفی

خلیفی
مصدر دیگر است برای خلافت. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب) (از اقرب الموارد). ایستادن بجای کسی که از پیش تو بوده باشد. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا

علیفی

علیفی
پالان علافی کوچک. (ناظم الاطباء). تصغیر و ترخیم ’عِلافی ّ’ است و آن پالان منسوب به عِلاف میباشد. (از لسان العرب) (ذیل اقرب الموارد). رجوع به عِلاف و عِلافی شود
لغت نامه دهخدا

غلیمی

غلیمی
منسوب به غُلَیم. (انساب سمعانی ورق 411 الف). رجوع به غُلَیم و اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 177 شود
لغت نامه دهخدا

غلیظی

غلیظی
ستبری و پرقوامی و هنگفتی. (ناظم الاطباء). غلیظ بودن. رجوع به غلیظ شود
لغت نامه دهخدا

غطیفی

غطیفی
منسوب است به غُطَیف که بطنی از مراد است. (از انساب سمعانی ورق 410 ب)
لغت نامه دهخدا