- غیبگویی (غَ / غِ)
عمل شخص غیبگو. خبر دادن از نهان. گفتن غیب. پیشگویی. رجوع به غیب و غیبگو شود
معنی غیبگویی - جستجوی لغت در جدول جو
- غیبگویی
حالت و عمل غیبگوی اخبار از مغیبات
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نهان گشای نهانی گشای سیم فیلسوفی نهانی گشای که باشد به سوی فلک رهنمای (نظامی)، اختری (فال بین)
تفحص معایب دیگران، ایراد عیبها و خطاهای دیگران، نکته گیری خرده گیری
پیش بینی، پیشگویی، فالگویی
