معنی غُيُوم - جستجوی لغت در جدول جو
غُيُوم
ابری بودن، ابرها، ابهام
اَبری بودَن، اَبرها، اِبهام
دیکشنری عربی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عُيُوب
عیوب، ایرادات
عُیوب، ایرادات
دیکشنری عربی به فارسی
غُمُوض
مبهمی، ابهام، گمنامی، ناواضحی، مرموز بودن، کدری
مُبهَمی، اِبهام، گُمنامی، ناواضِحی، مَرموز بودَن، کِدِری
دیکشنری عربی به فارسی
غُرُور
بی ادبی، غرور، خودپسندی، تکبّر
بی اَدَبی، غُرور، خودپَسَندی، تَکَبُّر
دیکشنری عربی به فارسی
هُجُوم
حمله، حملات
حَملِه، حَمَلات
دیکشنری عربی به فارسی