محمد بن احمد بن عبدالله غوسنانی هروی، مکنی به ابونصر. فقیهی پاکدامن و متعبد بود. در نیشابور نزد علی بن محمد بن یحیی تفقه کرد و از ابوالقاسم فضل بن محمد بن احمد عطار ابیوردی حدیث شنید، و گروهی از مشایخ هرات از وی حدیث شنیدند، و ابوسعد تقریرات او را نوشت. ولادت او پیش از 500 هجری قمری بود، و در 5 شعبان سال 549 هجری قمری درگذشت. (از معجم البلدان ذیل غوسنان) صاعد بن ابی بکر بن ابی منصور غوسنانی، مکنی به ابوالعلاء. از ابواسماعیل انصاری حدیث شنید، و ابوسعد از وی حدیث سماع کرد. (از معجم البلدان)
محمد بن احمد بن عبدالله غوسنانی هروی، مکنی به ابونصر. فقیهی پاکدامن و متعبد بود. در نیشابور نزد علی بن محمد بن یحیی تفقه کرد و از ابوالقاسم فضل بن محمد بن احمد عطار ابیوردی حدیث شنید، و گروهی از مشایخ هرات از وی حدیث شنیدند، و ابوسعد تقریرات او را نوشت. ولادت او پیش از 500 هجری قمری بود، و در 5 شعبان سال 549 هجری قمری درگذشت. (از معجم البلدان ذیل غوسنان) صاعد بن ابی بکر بن ابی منصور غوسنانی، مکنی به ابوالعلاء. از ابواسماعیل انصاری حدیث شنید، و ابوسعد از وی حدیث سماع کرد. (از معجم البلدان)
جمع واژۀ غانیه، بمعنی زنی که بشوی خود خوش باشد و بحسن خویش از زیور و آرایش بی نیاز بود. (غیاث اللغات) (آنندراج) (اقرب الموارد) غوان. (از اقرب الموارد). رجوع به غانیه شود، زنان آوازخوان. (از اقرب الموارد) : بزی با امانی و حور قبابی برود و غوانی و لحن اغانی. منوچهری. مقام غوانی گرفته نوایح بساط عنادل سپرده عناکب. امیرمعزی. مصاحبت غوانی و مداومت شراب ارغوانی. (جهانگشای جوینی)
جَمعِ واژۀ غانیه، بمعنی زنی که بشوی خود خوش باشد و بحسن خویش از زیور و آرایش بی نیاز بود. (غیاث اللغات) (آنندراج) (اقرب الموارد) غَوان. (از اقرب الموارد). رجوع به غانیه شود، زنان آوازخوان. (از اقرب الموارد) : بزی با امانی و حور قبابی برود و غوانی و لحن اغانی. منوچهری. مقام غوانی گرفته نوایح بساط عنادل سپرده عناکب. امیرمعزی. مصاحبت غوانی و مداومت شراب ارغوانی. (جهانگشای جوینی)
ابراهیم بن هشام بن یحیی بن یحیی غسانی، دمشقی حفید یحیی بن یحیی، از اهل دمشق بود. او از پدرش و سعید بن عبدالعزیز و عبدالصمد بن عیاض اسکندرانی روایت کرد. (از انساب سمعانی ورق 409 الف) مرفده بن قضاعه. او از اهل شام بود، و از اوزاعی و سعید بن عبدالعزیز روایت کند، و هشام و ابن عمار از وی روایت کنند. (از انساب سمعانی ورق 357ب) مملوک، مکنی به ابومحمد، شاعری مقل است. (فهرست ابن الندیم) احمد بن علی بن ابراهیم بن غسانی، مکنی به ابوالحسین. رجوع به ابن زبیر ابوالحسین و به قاموس الاعلام شود
ابراهیم بن هشام بن یحیی بن یحیی غسانی، دمشقی حفید یحیی بن یحیی، از اهل دمشق بود. او از پدرش و سعید بن عبدالعزیز و عبدالصمد بن عیاض اسکندرانی روایت کرد. (از انساب سمعانی ورق 409 الف) مرفده بن قضاعه. او از اهل شام بود، و از اوزاعی و سعید بن عبدالعزیز روایت کند، و هشام و ابن عمار از وی روایت کنند. (از انساب سمعانی ورق 357ب) مملوک، مکنی به ابومحمد، شاعری مقل است. (فهرست ابن الندیم) احمد بن علی بن ابراهیم بن غسانی، مکنی به ابوالحسین. رجوع به ابن زبیر ابوالحسین و به قاموس الاعلام شود
طاهر. او در زمان طفولیت شاپور بر ایران لشکر کشید و تیسفون تختگاه ساسانیان را غارت کرد و شاپور چون به حد مردی رسید به جنگ وی رفت و او را بگرفت و بکشت. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 107 شود
طاهر. او در زمان طفولیت شاپور بر ایران لشکر کشید و تیسفون تختگاه ساسانیان را غارت کرد و شاپور چون به حد مردی رسید به جنگ وی رفت و او را بگرفت و بکشت. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 107 شود
منسوب به یونان، هر چیز منسوب ومربوط به کشور یونان، (یادداشت مؤلف) : ساخت آنگه یکی بیوکانی هم بر آیین و رسم یونانی، عنصری، ، اهالی یونان، مردم یونان، که از مردم یونان باشد، اهل یونان، از یونان، گرک، گرس، هلن، آغریقی، آغریقیه، (یادداشت مؤلف)، زبانی که در یونان بدان تکلم کنند، زبان مردم یونان، زبان یونان، زبان یونانی، (یادداشت مؤلف) : تازی و پارسی و یونانی یاد دادش مغ دبستانی، نظامی
منسوب به یونان، هر چیز منسوب ومربوط به کشور یونان، (یادداشت مؤلف) : ساخت آنگه یکی بیوکانی هم بر آیین و رسم یونانی، عنصری، ، اهالی یونان، مردم یونان، که از مردم یونان باشد، اهل یونان، از یونان، گِرِک، گرس، هلن، آغریقی، آغریقیه، (یادداشت مؤلف)، زبانی که در یونان بدان تکلم کنند، زبان مردم یونان، زبان یونان، زبان یونانی، (یادداشت مؤلف) : تازی و پارسی و یونانی یاد دادش مغ دبستانی، نظامی
دهی از دهستان طرهان که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع و مرکز دهستان است، دارای 300 تن سکنه است که از طایفۀ کونانی هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) دهی از دهستان نورعلی که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 120 تن سکنه دارد که از طایفۀ چواری هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان طرهان که در بخش طرهان شهرستان خرم آباد واقع و مرکز دهستان است، دارای 300 تن سکنه است که از طایفۀ کونانی هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6) دهی از دهستان نورعلی که در بخش دلفان شهرستان خرم آباد واقع است و 120 تن سکنه دارد که از طایفۀ چواری هستند، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
عبدالرحمن بن محمد مروزی، مکنی به ابوالقاسم، از مشاهیر فقهای شافعی است، او راست: ’اسرار الفقه’ و ’الابانه فی الفقه الشافعی’، وی به سال 461 هجری قمری درگذشته است، (از قاموس الاعلام ترکی)
عبدالرحمن بن محمد مروزی، مکنی به ابوالقاسم، از مشاهیر فقهای شافعی است، او راست: ’اسرار الفقه’ و ’الابانه فی الفقه الشافعی’، وی به سال 461 هجری قمری درگذشته است، (از قاموس الاعلام ترکی)
بزرگ هیکل توانا. (ناظم الاطباء). شتر بزرگ هیکل توانا کأنه معرب الی دوسر. (منتهی الارب). گنده و بزرگ و ستبر. (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان) (آنندراج). دوسری. (برهان)
بزرگ هیکل توانا. (ناظم الاطباء). شتر بزرگ هیکل توانا کأنه معرب الی دوسر. (منتهی الارب). گنده و بزرگ و ستبر. (از فرهنگ جهانگیری) (از برهان) (آنندراج). دوسری. (برهان)
جمع غانیه، زنان بساز بی نیازان از آرایش: زن برنا زنان پاک جمع غانیه زنانی که به سبب جمال خود از زیور بی نیاز باشند زنان جمیل: گروهی آن را خود غنیه خوانده که مغنی شیوه ایست از طلب غوانی افکار دبیرانه، زنان آواز خوان
جمع غانیه، زنان بساز بی نیازان از آرایش: زن برنا زنان پاک جمع غانیه زنانی که به سبب جمال خود از زیور بی نیاز باشند زنان جمیل: گروهی آن را خود غنیه خوانده که مغنی شیوه ایست از طلب غوانی افکار دبیرانه، زنان آواز خوان