جدول جو
جدول جو

معنی غوانی

غوانی
(غَ)
جمع واژۀ غانیه، بمعنی زنی که بشوی خود خوش باشد و بحسن خویش از زیور و آرایش بی نیاز بود. (غیاث اللغات) (آنندراج) (اقرب الموارد) غوان. (از اقرب الموارد). رجوع به غانیه شود، زنان آوازخوان. (از اقرب الموارد) :
بزی با امانی و حور قبابی
برود و غوانی و لحن اغانی.
منوچهری.
مقام غوانی گرفته نوایح
بساط عنادل سپرده عناکب.
امیرمعزی.
مصاحبت غوانی و مداومت شراب ارغوانی. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا