- غواث
- یاری فریاد رسی فریاد نالش
معنی غواث - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع عتان، دود ها
گوهرجوی، گوهرچین
فریادرسی، فریادرس، از نام های خدای تعالی
غاوی ها، گمراهان و نومیدها، جمع واژۀ غاوی
غائص ها، فروروندگان در آب، آنان که در دریا فرو بروند، جمع واژۀ غائص
کسی که برای به دست آوردن مروارید یا چیز دیگر به زیر آب فرو می رود، آب باز
در علم زیست شناسی پرنده ای شبیه مرغابی با گردن دراز که برای گرفتن ماهی به زیر آب می رود
در علم زیست شناسی پرنده ای شبیه مرغابی با گردن دراز که برای گرفتن ماهی به زیر آب می رود
جمع غرثان، گرسنگان
فریاد رس، فریاد رسی چیزی که بدان مخلصی یابند، فریادرس، نامی از نامهای خدای متعال، فریادرسی اغاثه، فریاد خواهی پناه خواهی
سخت دویدن، فریاد رس
تاراج یکدیگر
گمراهان نادانان و تباه کاران
موی که پیشانی و پشت را فرو گیرد گیسو
آب باز
آرده که زیر خاز فشانند تا نچسبد، آلوده شونده
فریادرس، از نام های خداوند
یاری کردن، به فریاد کسی رسیدن، یاری، اعانت، فریادرس
یاری و اعانت کردن