جدول جو
جدول جو

معنی غمباد - جستجوی لغت در جدول جو

غمباد
گواتر، عارضۀ بزرگ شدن بیش از حد غدۀ تیروئید که به دلیل کمبود ید در غذا، کم کاری یا پرکاری این غده، التهاب و عفونت آن به وجود می آید و نشانۀ آن برجستگی غیرطبیعی در زیر گلوی بیمار است، جخش، چخش
تصویری از غمباد
تصویر غمباد
فرهنگ فارسی عمید
غمباد
ورم زیر گلو و گردن
تصویری از غمباد
تصویر غمباد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غباد
تصویر غباد
(پسرانه)
قباد، از شخصیتهای شاهنامه، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر کاوه آهنگر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مباد
تصویر مباد
برای بیان دعا و نفرین به کار می رود، نیست باد، خدا نکند، برای مثال در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب / یارب مباد آنکه گدا معتبر شود (حافظ - ۴۵۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غمبار
تصویر غمبار
اندوهگین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غباد
تصویر غباد
گونه ای ماهی بی فلس با گوشتی لذیذ که در خلیج فارس فراوانست
فرهنگ لغت هوشیار
مبادا (فعل صیغه دعا و نفرین) سوم شخص مفرد نهی از بودن: الف - مشود نباشد اتفاق نیفتد: بجز خیال دهان تو نیست در دل تنگ که کس مباد چو من در پی خیال محال. (حافظ) ب - نیست باد، محو بشود خ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غباد
تصویر غباد
((غُ))
قباد، گونه ای ماهی بی فلس با گوشتی لذیذ که در خلیج فارس فراوان است
فرهنگ فارسی معین