آنکه بر یک روش و حال نپاید، گاهی قاری و گاهی شاطر و وقتی بخیل و وقتی سخی و باری شجاع و باری جبان باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از تاج العروس). مؤنث آن نیز غملج است. (از اقرب الموارد). غملّج. غملاج. غملوج. غملیج. غمالج. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
آنکه بر یک روش و حال نپاید، گاهی قاری و گاهی شاطر و وقتی بخیل و وقتی سخی و باری شجاع و باری جبان باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (از تاج العروس). مؤنث آن نیز غَملَج است. (از اقرب الموارد). غَمَلَّج. غِملاج. غُملوج. غِملیج. غُمالِج. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
مالۀ گلکاران، معرب است. (منتهی الارب) (آنندراج). مأخوذ از فارسی، مالۀ گلکاران. (ناظم الاطباء). آلتی که بدان گل مالند، معرب مالۀ فارسی است. ج، موالج. (از اقرب الموارد). و رجوع به ماله شود
مالۀ گلکاران، معرب است. (منتهی الارب) (آنندراج). مأخوذ از فارسی، مالۀ گلکاران. (ناظم الاطباء). آلتی که بدان گل مالند، معرب مالۀ فارسی است. ج، موالج. (از اقرب الموارد). و رجوع به ماله شود
نام جد محمد بن معاویۀ محدث است. (منتهی الارب). واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.
نام جد محمد بن معاویۀ محدث است. (منتهی الارب). واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.