جایی که غلغل و شور و غوغا و داد و فریاد و بانگ و آواز باشد: ز کابلستان تا به زابلستان زمین گشت بر سان غلغلستان. فردوسی. سزد گر به این بوم زابلستان نهد دانشی نام غلغلستان. فردوسی (از انجمن آرا)
جایی که غلغل و شور و غوغا و داد و فریاد و بانگ و آواز باشد: ز کابلستان تا به زابلستان زمین گشت بر سان غلغلستان. فردوسی. سزد گر به این بوم زابلستان نهد دانشی نام غلغلستان. فردوسی (از انجمن آرا)
جایی که در آن بلبل فراوان باشد. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) : بهر گوشه ای چشمه و گلستان زمین سنبل و شاخ بلبلستان. فردوسی. طلسم دلربایی کرده حسن اجزای خوبی را ز یک گل در قفس زان داده جائی بلبلستان را. درویش واله هروی (از آنندراج)
جایی که در آن بلبل فراوان باشد. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) : بهر گوشه ای چشمه و گلستان زمین سنبل و شاخ بلبلسِتان. فردوسی. طلسم دلربایی کرده حسن اجزای خوبی را ز یک گل در قفس زان داده جائی بلبلستان را. درویش واله هروی (از آنندراج)
لاله ستان. رجوع به لاله ستان شود: گر روا باشد که لالستان بود بر زاد سرو بر مه روشن روا باشد که مشک افشان بود. معزی. باغ و لالستان چه باشد آستینی برفشان باغبان را گو بیا گر دامن گل میبری. سعدی. ، مجازاً رخسار نیکوان و محبوبان: ای تماشاگاه جانها طرف لالستان تو مطلع خورشید زیر زلف جان افشان تو. خاقانی
لاله ستان. رجوع به لاله ستان شود: گر روا باشد که لالستان بود بر زاد سرو بر مه روشن روا باشد که مشک افشان بود. معزی. باغ و لالستان چه باشد آستینی برفشان باغبان را گو بیا گر دامن گل میبری. سعدی. ، مجازاً رخسار نیکوان و محبوبان: ای تماشاگاه جانها طرف لالستان تو مطلع خورشید زیر زلف جان افشان تو. خاقانی
نام دهی جزء دهستان ارنگۀ بخش کرج شهرستان تهران، واقع در 49هزارگزی شمال خاوری کرج و 11هزارگزی راه شوسۀ کرج به چالوس. کوهستان و سردسیر. دارای 208 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان کرباس و جاجیم بافی است. چند درخت کهنسال دارد و راه آن نیز مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
نام دهی جزء دهستان ارنگۀ بخش کرج شهرستان تهران، واقع در 49هزارگزی شمال خاوری کرج و 11هزارگزی راه شوسۀ کرج به چالوس. کوهستان و سردسیر. دارای 208 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان کرباس و جاجیم بافی است. چند درخت کهنسال دارد و راه آن نیز مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لاله زار لاله ستان: باغ لالستان چه باشد آستینی برفشان باغبانرا گوبیا گر دامن گل میبری. (سعدی لغ)، رخسار نیکوان: ای تماشاگاه جان بر طرف لالستان تو مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو. (خاقانی. عبد. 658)
لاله زار لاله ستان: باغ لالستان چه باشد آستینی برفشان باغبانرا گوبیا گر دامن گل میبری. (سعدی لغ)، رخسار نیکوان: ای تماشاگاه جان بر طرف لالستان تو مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو. (خاقانی. عبد. 658)