جدول جو
جدول جو

معنی غضبی - جستجوی لغت در جدول جو

غضبی
(غَ ضَ)
منسوب به غضب (خشم). رجوع به غضب شود
لغت نامه دهخدا
غضبی
(غَ بی ی)
منسوب به غضب که بطنی از انصار است. (از انساب سمعانی ورق 409 ب)
منسوب به غضب که بطنی از سلیم است. (از انساب سمعانی ورق 409 ب)
لغت نامه دهخدا
غضبی
(غَ با)
مؤنث غضبان. (منتهی الارب) : امراءه غضبی، زنی خشمگین. (مهذب الاسماء). به خشم آمده. غضبناک، گلۀ صدشتر، و آن (غضبی) معرفه است و ’ال’ و تنوین بدان داخل نمیشوند، گفته اند که آن مصحف غضیا است. (از منتهی الارب) (اقرب الموارد)
جمع واژۀ غضبان. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
غضبی
(غَ ضَ فَ)
دهی از دهستان بالاولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه است که در 20هزارگزی شمال خاوری تربت حیدریه و10هزارگزی خاوری شوسۀ عمومی تربت به مشهد قرار دارد. در دامنۀ کوه واقع و هوای آن معتدل است. سکنۀآن 183تن شیعۀ فارسی زبانند. آب آن از قنات تأمین میشود، و محصولات آن غلات، بنشن، انواع میوه ها و تریاک است و شغل اهالی زراعت، گله داری و کرباس بافی میباشد. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
غضبی
خشمیک، جمع غضبان، خشمناکان مونث غضبی. یا قوه (قوت) غضبی. یکی از قوای باعثه. اگر شوق برای دفع امر مکروه و ناپسندی باشد آنرا قوه غضبیه نامند شهویه و آن قوه دفع منافر است
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غصبی
تصویر غصبی
آنچه به زور و خلاف رضای صاحبش تصرف شده، مغصوب، غصب شده مثلاً لباس غصبی، زمین غصبی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غیبی
تصویر غیبی
مربوط به غیب، الهی، ربانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غربی
تصویر غربی
مقابل شرقی، مربوط به غرب، قرارگرفته در غرب، تهیه شده در غرب، از مردم غرب مثلاً غربی ها آمده بودند به کشورمان
فرهنگ فارسی عمید
(غَ ضَ بی یَ)
تأنیث غضبی (منسوب به غضب، یعنی خشم) : روح غضبیه، روح حیوانیه. قوه غضبیه، قوه سبعیه و آلتها القلب.
- قوه غضبیه، قوه دفع منافر یا دفع مهروب عنه. مقابل قوه شهویه، یعنی قوه جذب ملائم یا جلب مطلوب الحصول. رجوع به غضب شود
لغت نامه دهخدا
در تازی نیامده نهانیک، مینوک منسوب به غیب مربوط به عالم غیب، الهی ربانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضبه
تصویر غضبه
پوست ماهی، پوست سر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غضابی
تصویر غضابی
بد برخورد مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غربی
تصویر غربی
مقابل شرقی، مغربی، منسوب به غرب
فرهنگ لغت هوشیار
خشمیک مونث غضبی. یا قوه (قوت) غضبی. یکی از قوای باعثه. اگر شوق برای دفع امر مکروه و ناپسندی باشد آنرا قوه غضبیه نامند شهویه و آن قوه دفع منافر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غربی
تصویر غربی
((غَ))
منسوب به غرب، از مردم شمال آفریقا، مراکشی. در اصطلاح مورخان عهد مغول به خراسان و مازندران و عراق و آذربایجان و موصل و گرجستان و روم شرقی اطلاق می شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غربی
تصویر غربی
West, Western
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غربی
تصویر غربی
occidental
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از غربی
تصویر غربی
barat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از غربی
تصویر غربی
ตะวันตก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از غربی
تصویر غربی
magharibi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از غربی
تصویر غربی
西の , 西洋の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از غربی
تصویر غربی
西方的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از غربی
تصویر غربی
מערבי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از غربی
تصویر غربی
서쪽의 , 서양의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از غربی
تصویر غربی
westlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غربی
تصویر غربی
पश्चिमी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از غربی
تصویر غربی
westelijk, westers
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از غربی
تصویر غربی
occidentale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از غربی
تصویر غربی
occidental
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از غربی
تصویر غربی
ocidental
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از غربی
تصویر غربی
zachodni
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از غربی
تصویر غربی
західний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غربی
تصویر غربی
западный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غربی
تصویر غربی
পশ্চিম
دیکشنری فارسی به بنگالی