- غزلیات
- ادبیات، کلمات، غزلیات بمعنی سروده ها و غزلها
معنی غزلیات - جستجوی لغت در جدول جو
- غزلیات ((غَ زَ یّ))
- جمع غزلیه، در تداول معمولاً در مورد جمع غزل به کار برند
- غزلیات
- جمع واژۀ غزل، شعری که معمولاً بین هفت تا پانزده بیت سروده می شود و موضوع آن غنایی و عاشقانه است، شعر عاشقانه، سخن گفتن با زنان و عشق بازی کردن، سخنی که در وصف زنان و در عشق آنان گفته شود، حدیث عشق زنان
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
همیشگی ها اسری ها، جمع ازلیه (ازلی) همیشگی ها آنچه آغاز و اول ندارد آنچه ابتدا ندارد آنچه ابتدا ندارد آنچه علت ندارد و مسبوق بسابقه نیست
اشعاری که دارای مضامین شوخی آمیز و خلاف اخلاق باشد
ریزگان
باج، پاژ
خرزهره گیان
تالا برویان
گوگالیان
پازتاریان لختی ها جمع جزئیه
چیزهای اندک و خرد و صغیر
نخستین ها، بن ها نمودها، جمع اولیه: نخستینهااولها، تصورات و تصدیقات بدیهی و قضایای ضروری
ترکی (تک ایل) تیره ها دوده ها مصحف (ایلات) جمع ایل
تک سمان
زرین پران هزار آوایان
جمع تحلی
جمع تخلی
جمع تسلی
جمع تغزل
در همرنگیان
جمع تجلی
زیرینیک زیرینی جمع سفلیه آنچه به جهان زیرین وابسته است مقابل علویات
پولی که دولت از اشخاص و مؤسسات می گیرد
جمع واژۀ جزئیه، جمع واژۀ جزئی، غیر اصلی
فعالیت های نظامی، مجموعه کارهایی با هدفی خاص
غادیه ها، صبح ها، بامدادان، جمع واژۀ غادیه
جمع واژۀ عالیه، عالی، بسیار خوب، دارای کیفیت خوب، بزرگ، مهم، رفیع، بلند
غانیه ها، زنانی که به واسطۀ زیبایی خود بی نیاز از زینت باشند، جمع واژۀ غانیه
جمع عالیه، بنگرید به عالیه جمع عالیه: حضرات عالیات عتبات عالیات
امور متعلق به عمل
جمع عقلیه، خرد یکان جمع عقلیه، علوم عقلیه
تیره ده مستان
ابر بامدادی، جمع غادیات غوادی، باران بامدادی، بامداد، مونث غادی در بامداد رونده، جمع غوادی