جدول جو
جدول جو

معنی غزلیات

غزلیات
جمع واژۀ غزل، شعری که معمولاً بین هفت تا پانزده بیت سروده می شود و موضوع آن غنایی و عاشقانه است، شعر عاشقانه، سخن گفتن با زنان و عشق بازی کردن، سخنی که در وصف زنان و در عشق آنان گفته شود، حدیث عشق زنان
تصویری از غزلیات
تصویر غزلیات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غزلیات

غزلیات

غزلیات
جمع غزلیه، در تداول معمولاً در مورد جمع غزل به کار برند
غزلیات
فرهنگ فارسی معین

غزلیات

غزلیات
مأخوذ از تازی به معنی سروادها و غزلها. (ناظم الاطباء). از روی قیاس میتوان آن را جمع غزلیه دانست، ولی اصطلاحاً جمع غزل محسوب میشود. کلمات: ادبیات، غزلیات، رباعیات، عملیات، تجربیات و ریاضیات هرچند در اصل، جمعِ ادبیه، غزلیه، رباعیه... (با حذف موصوف) محسوبند، ولی عادهً در فارسی آنها را در جمع ادب، غزل، رباعی... به کار برند. (مفرد و جمع و معرفه و نکره تألیف معین ص 97) :
غزلیات عراقی است سرود حافظ
که شنیداین ره دلسوز که فریاد نکرد؟
حافظ
لغت نامه دهخدا

ازلیات

ازلیات
همیشگی ها اسری ها، جمع ازلیه (ازلی) همیشگی ها آنچه آغاز و اول ندارد آنچه ابتدا ندارد آنچه ابتدا ندارد آنچه علت ندارد و مسبوق بسابقه نیست
فرهنگ لغت هوشیار

هزلیات

هزلیات
اشعاری که دارای مضامین شوخی آمیز و خلاف اخلاق باشد
هزلیات
فرهنگ لغت هوشیار

هزلیات

هزلیات
اشعاری که دارای مضامین شوخی آمیز و خلاف اخلاق باشد. رجوع به هَزْل شود
لغت نامه دهخدا

غزلیا

غزلیا
ابنه عمرم یا اخزیا. به قول طبری از پادشاهان بنی اسرائیل بود و مدت 7 سال پادشاهی کرد. متن عبارت طبری این است: ’ثم ملکت عتلیا و تسمی غزلیا ابنه عمرم ام اخزیا... ملکها سبع سنین’. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 144 و حاشیۀ آن شود
لغت نامه دهخدا