جدول جو
جدول جو

معنی غزلیا - جستجوی لغت در جدول جو

غزلیا
ابنه عمرم یا اخزیا. به قول طبری از پادشاهان بنی اسرائیل بود و مدت 7 سال پادشاهی کرد. متن عبارت طبری این است: ’ثم ملکت عتلیا و تسمی غزلیا ابنه عمرم ام اخزیا... ملکها سبع سنین’. رجوع به مجمل التواریخ و القصص ص 144 و حاشیۀ آن شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غزلیات
تصویر غزلیات
جمع واژۀ غزل، شعری که معمولاً بین هفت تا پانزده بیت سروده می شود و موضوع آن غنایی و عاشقانه است، شعر عاشقانه، سخن گفتن با زنان و عشق بازی کردن، سخنی که در وصف زنان و در عشق آنان گفته شود، حدیث عشق زنان
فرهنگ فارسی عمید
(غَ زَ لی یا)
مأخوذ از تازی به معنی سروادها و غزلها. (ناظم الاطباء). از روی قیاس میتوان آن را جمع غزلیه دانست، ولی اصطلاحاً جمع غزل محسوب میشود. کلمات: ادبیات، غزلیات، رباعیات، عملیات، تجربیات و ریاضیات هرچند در اصل، جمع ادبیه، غزلیه، رباعیه... (با حذف موصوف) محسوبند، ولی عادهً در فارسی آنها را در جمع ادب، غزل، رباعی... به کار برند. (مفرد و جمع و معرفه و نکره تألیف معین ص 97) :
غزلیات عراقی است سرود حافظ
که شنیداین ره دلسوز که فریاد نکرد؟
حافظ
لغت نامه دهخدا
(غَ لی ی)
کسی که پارچۀ سفید درست میکند. (دزی ج 2 ص 211)
لغت نامه دهخدا
(غَ زَ لی ی)
منسوب به غزل. رجوع به غزل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از غزلیات
تصویر غزلیات
ادبیات، کلمات، غزلیات بمعنی سروده ها و غزلها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غزلی
تصویر غزلی
چامه ای چامه گون منسوب به غزل: اشعار غزلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غزلیات
تصویر غزلیات
((غَ زَ یّ))
جمع غزلیه، در تداول معمولاً در مورد جمع غزل به کار برند
فرهنگ فارسی معین