معنی غرنبش - جستجوی لغت در جدول جو
غرنبش
صدای مهیب، بانگ هولناک
صدای مهیب، بانگ هولناک
تصویر غرنبش
فرهنگ فارسی عمید
غرنبش
غرنبیدن، آواز مهیب
غرنبیدن، آواز مهیب
تصویر غرنبش
فرهنگ لغت هوشیار
غرنبش
((غُ رُ بِ))
غرنبیدن، آواز مهیب
غرنبیدن، آواز مهیب
تصویر غرنبش
فرهنگ فارسی معین
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر غرنبه
غرنبه
بانگ و فریاد، خروش، سخن درشت
بانگ و فریاد، خروش، سخن درشت
فرهنگ فارسی عمید
تصویر غرنب
غرنب
غرنبیدن، آواز مهیب و ترسناک
غرنبیدن، آواز مهیب و ترسناک
فرهنگ فارسی عمید
غرنبه
غرنبیدن غرنبش، بانگ و فریاد، بانگ و خروش بتشنیع چنانکه بهری بیرون و بهری اندورن گلو بود
غرنبیدن غرنبش، بانگ و فریاد، بانگ و خروش بتشنیع چنانکه بهری بیرون و بهری اندورن گلو بود
فرهنگ لغت هوشیار
غرنب
آواز افتادن چیزی سنگین در آب، آواز تصادم سنگ یا چیزی سنگین با جسمی، آواز انفجار گلوله
آواز افتادن چیزی سنگین در آب، آواز تصادم سنگ یا چیزی سنگین با جسمی، آواز انفجار گلوله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر غرنبه
غرنبه
((غُ رُ بِ))
غرنبیدن، بانگ و فریاد، خروش
غرنبیدن، بانگ و فریاد، خروش
فرهنگ فارسی معین