هرچه با نان بخورند، از قبیل شیر، ماست، دوشاب، اشکنه و امثال آن، نان خورش، برای مثال سائلی آمد به سوی خانه ای / خشک نانه خواست یا ترنانه ای (مولوی - ۸۹۷)
هرچه با نان بخورند، از قبیل شیر، ماست، دوشاب، اشکنه و امثال آن، نان خورش، برای مِثال سائلی آمد به سوی خانه ای / خشک نانه خواست یا ترنانه ای (مولوی - ۸۹۷)
مروارید بزرگ و گران بها که به تنهایی درون صدف را پر کرده باشد، مروارید یکتا، درّ یتیم، برای مثال سعدی به لب دریا در دانه کجا یابی / در کام نهنگان رو گر می طلبی کامی (سعدی۲ - ۵۸۸)، کنایه از عزیز، سوگلی
مروارید بزرگ و گران بها که به تنهایی درون صدف را پر کرده باشد، مروارید یکتا، درّ یتیم، برای مِثال سعدی به لب دریا در دانه کجا یابی / در کام نهنگان رو گر می طلبی کامی (سعدی۲ - ۵۸۸)، کنایه از عزیز، سوگلی
در بینی، قسمتی است که از قصبۀ بینی از هر دو طرف به پائین کشیده می شود. (از منتهی الارب). الغرضان فی الانف، ما انحدر من قصبه من جانبیه جمیعاً. (اقرب الموارد). تجاویف دو طرف قصبهالانف. (ناظم الاطباء) جمع واژۀ غرض. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). غرضان. (اقرب الموارد) (المنجد). تقول: ’اصابنا مطر اسال زهاد الغرضان’. (اقرب الموارد). رجوع به غرض شود
در بینی، قسمتی است که از قصبۀ بینی از هر دو طرف به پائین کشیده می شود. (از منتهی الارب). الغرضان فی الانف، ما انحدر من قصبه من جانبیه جمیعاً. (اقرب الموارد). تجاویف دو طرف قصبهالانف. (ناظم الاطباء) جَمعِ واژۀ غَرض. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). غِرضان. (اقرب الموارد) (المنجد). تقول: ’اصابنا مطر اسال زهاد الغرضان’. (اقرب الموارد). رجوع به غرض شود