جدول جو
جدول جو

معنی غراپت - جستجوی لغت در جدول جو

غراپت
خورشت محلی مرکب از گوشت جوجه، غوره، پیاز، روغن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غرارت
تصویر غرارت
غفلت، جوانی، ناآزمودگی، بی تجربگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرابت
تصویر غرابت
شگفت و تعجب انگیز بودن، دور از ذهن بودن، غیر مالوف بودن، دور بودن، دوری از وطن
غرابت کلمه: در علوم ادبی در معانی، غیر مانوس و غریب بودن کلمه، چنان که بیشتر مردم معنای آن را ندانند مانند کلمۀ «فرخج» و «تخجم» مثلاً پیش درشان سپهر و انجم / این بوده فرخج و آن تخجم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرامت
تصویر غرامت
مالی که بابت خسارت داده یا گرفته می شود، تاوان، زیان، ضرر، مشقت، پشیمانی، ندامت
غرامت خواستن: تاوان خواستن
غرامت دادن: تاوان دادن
غرامت ستاندن: دریافت کردن تاوان، غرامت گرفتن
غرامت کشیدن: کنایه از تاوان کشیدن، مجازات شدن، به عهده گرفتن غرامت، متحمل شدن تاوان و ضرر و زیان
غرامت گرفتن: دریافت کردن تاوان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرامت
تصویر غرامت
تاوان، ادای آنچه بر عهده شخص نیست
فرهنگ لغت هوشیار
غافل شدن غفلت ورزیدن، فریب خوردن، غفلت، عشقبازی پس از آزمودگی، ناآزمودگی بی تجربگی
فرهنگ لغت هوشیار
غامض بودن پوشیده بودن، خفی بودن، یا غرابت استعمال. آوردن کلمه مهجور است در سخن چنان که خواننده و شنونده را فهم معنی آن دشوار باشد مانند نعیق وعشیق: غرابا مزن بیشتر زین نعیقا که مهجور کردی مرا از عشیقا. (بدیع) یا غرابت کلمه. آنست که کلمه غیر مانوس و معنی آن بر غالب مردم پوشیده باشد مانند: فلان زفت کشفته و انجخته است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غرارت
تصویر غرارت
((غَ رَ))
غافل شدن، فریب خوردن، غفلت، بی تجربگی، غراره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غرابت
تصویر غرابت
((غَ بَ))
غامض بودن، پوشیده بودن، دور بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غرامت
تصویر غرامت
((غَ مَ))
تاوان، مشقت، ضرر، پشیمانی، عذاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غرامت
تصویر غرامت
تاوان
فرهنگ واژه فارسی سره
تاوان، جبران، جریمه، خسارت، ضرر، عذاب، مشقت، پشیمان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
آروغ
فرهنگ گویش مازندرانی