جمع واژۀ غریره. (اقرب الموارد). رجوع به غریره شود، جمع واژۀ غراره. (منتهی الارب). جوالها. (آنندراج) (اقرب الموارد). جوهری گوید: گمان می کنم معرب باشد. (از اقرب الموارد). رجوع به غراره شود
جَمعِ واژۀ غَریره. (اقرب الموارد). رجوع به غریره شود، جَمعِ واژۀ غِراره. (منتهی الارب). جوالها. (آنندراج) (اقرب الموارد). جوهری گوید: گمان می کنم معرب باشد. (از اقرب الموارد). رجوع به غراره شود
جمع واژۀ غریبه. زنانی که دور از وطن باشند. (از اقرب الموارد) ، دوران. مقابل قرائب، چیزهای نو و نادر. (آنندراج). چیزهای عجیب و شگفت آور و غیر مأنوس: پس از نماز پیشین از کار علف فارغ شدیم، امیر به خنده میگفت این حدیث برطریق غرائب و عجائب. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 622). شهری دید از غرائب مبانی و عجائب مغانی. (ترجمه تاریخ یمینی 1272 هجری قمری ص 412). پسر گفت ای پدر فوائد سفر بسیار است از نزهت خاطر... وشنیدن غرائب. (گلستان سعدی). رجوع به غریبه شود
جَمعِ واژۀ غریبه. زنانی که دور از وطن باشند. (از اقرب الموارد) ، دوران. مقابل قرائب، چیزهای نو و نادر. (آنندراج). چیزهای عجیب و شگفت آور و غیر مأنوس: پس از نماز پیشین از کار علف فارغ شدیم، امیر به خنده میگفت این حدیث برطریق غرائب و عجائب. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 622). شهری دید از غرائب مبانی و عجائب مغانی. (ترجمه تاریخ یمینی 1272 هجری قمری ص 412). پسر گفت ای پدر فوائد سفر بسیار است از نزهت خاطر... وشنیدن غرائب. (گلستان سعدی). رجوع به غریبه شود
سرشت طبیعت (اعم از خیر و شر) طبع، ملکه ایست که از آن صفات ذاتی صادر شود و خوی (خلق) بدان نزدیک است جز این که در خوی اعتیاد مداخله دارد ولی در غریزه چنین نیست، استعدادی است که حیوان را خود به خود یعنی پیش از تجربه باجرای اعمال مفید و با معنی و پیچیده بر می انگیزد و قوای او را بدون احتیاج باکتساب تعدیل می کند چنانکه جوجه را فوری بدانه چیدن و مرغ را باشیانه ساختن و طیور را به ییلاق و قشلاق یا تمیز خطر از دور وامی دارد. یا غریزه جنسی. غریزه اطفای شهوت که سبب تولید نسل و بقای نوع است
سرشت طبیعت (اعم از خیر و شر) طبع، ملکه ایست که از آن صفات ذاتی صادر شود و خوی (خلق) بدان نزدیک است جز این که در خوی اعتیاد مداخله دارد ولی در غریزه چنین نیست، استعدادی است که حیوان را خود به خود یعنی پیش از تجربه باجرای اعمال مفید و با معنی و پیچیده بر می انگیزد و قوای او را بدون احتیاج باکتساب تعدیل می کند چنانکه جوجه را فوری بدانه چیدن و مرغ را باشیانه ساختن و طیور را به ییلاق و قشلاق یا تمیز خطر از دور وامی دارد. یا غریزه جنسی. غریزه اطفای شهوت که سبب تولید نسل و بقای نوع است