نقصانی. بیخردی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، فریب، فریب خوری در خرید. (منتهی الارب). فریب خوری در خرید و فروخت. (آنندراج) ، به معنی غبن: چشمی که جز به روی تو برمیکنم خطاست وآن دم که بی تو میگذرانم غبینه ای. سعدی (غزلیات چ فروغی)
نقصانی. بیخردی. (منتهی الارب) (آنندراج) ، فریب، فریب خوری در خرید. (منتهی الارب). فریب خوری در خرید و فروخت. (آنندراج) ، به معنی غبن: چشمی که جز به روی تو برمیکنم خطاست وآن دم که بی تو میگذرانم غبینه ای. سعدی (غزلیات چ فروغی)
در تداول، فرزند پنجم. پس از نبیره. فرزند پشت پنجم، یعنی فرزند فرزند فرزند فرزند، بدین ترتیب: 1- فرزند 2- نوه (نبسه) 3- نتیجه 4- نبیره 5- نبینه. (یادداشت مؤلف)
در تداول، فرزند پنجم. پس از نبیره. فرزند پشت پنجم، یعنی فرزند فرزند فرزند فرزند، بدین ترتیب: 1- فرزند 2- نوه (نبسه) 3- نتیجه 4- نبیره 5- نبینه. (یادداشت مؤلف)
جای مگس و زنبور و جز آن. (فرهنگ رشیدی) (از آنندراج). جای زنبور نحل، و غنینۀ منج، خانه زنبور است و به عربی خشرم خوانند. (از برهان قاطع) : غنینۀ منج، خانه زنبورعسل. کندو. رجوع به برهان قاطع، فرهنگ رشیدی و مدخل های منج و کندو شود
جای مگس و زنبور و جز آن. (فرهنگ رشیدی) (از آنندراج). جای زنبور نحل، و غنینۀ منج، خانه زنبور است و به عربی خَشرَم خوانند. (از برهان قاطع) : غَنینۀ مُنج، خانه زنبورعسل. کندو. رجوع به برهان قاطع، فرهنگ رشیدی و مدخل های منج و کندو شود
مسکه و پنیر به هم آمیخته. (آنندراج). اسم است از غبث (مسکه و پنیربه هم آمیختن). و هی کالعبیثه فی معانیها. (منتهی الارب). پنیری که به روغن آلوده شود. (اقرب الموارد)
مسکه و پنیر به هم آمیخته. (آنندراج). اسم است از غَبْث (مسکه و پنیربه هم آمیختن). و هی کالعبیثه فی معانیها. (منتهی الارب). پنیری که به روغن آلوده شود. (اقرب الموارد)
ابن جندع بن لیث بن بکر، جدّ کلاب زبینی و ابی ّبن امیۀ زبینی است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... ابی...) شود ابن مالک بن سبیعه بن ربیعه بن سبیع. جد اوس ابن مالک است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... اوس) شود
ابن جندع بن لیث بن بکر، جدّ کلاب زبینی و اُبَی ّبن امیۀ زبینی است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... ابی...) شود ابن مالک بن سبیعه بن ربیعه بن سبیع. جد اوس ابن مالک است. (از انساب سمعانی). رجوع به زبینی (... اوس) شود
دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری اهواز و کنار رود کارون. این دهکده دارای 50تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز واقع در هفت هزارگزی جنوب باختری اهواز و کنار رود کارون. این دهکده دارای 50تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)