جدول جو
جدول جو

معنی غباوت - جستجوی لغت در جدول جو

غباوت
کودنی، کم هوشی، کم عقلی
تصویری از غباوت
تصویر غباوت
فرهنگ فارسی عمید
غباوت
(کُ)
کندذهنی. (غیاث) (آنندراج). درنایافتن و ابله شدن. (تاج المصادر زوزنی). گول گردیدن. نه دریافتن از چیزی. گولی. (منتهی الارب). احمقی. سفه. غافلی. عدم فطانت. کندفهمی. نادانی. بلاهت. بلادت: وزیر چون پادشاه را تحریص نماید در کاری که به رفق... تدارک پذیرد برهان حمق و غباوت خویش نموده باشد. (کلیله و دمنه). امیر سیف الدوله دانست که حرکت آن حضرت سبب جهل و غباوت اهل تدبیر و نقصان رشد ناصح و مشیر است. (ترجمه تاریخ یمینی ص 203)
لغت نامه دهخدا
غباوت
کند ذهنی، غافلی، کند فهمی، نادانی
تصویری از غباوت
تصویر غباوت
فرهنگ لغت هوشیار
غباوت
((غَ وَ))
کند ذهن شدن، ابله شدن، گولی، احمقی، ابلهی
تصویری از غباوت
تصویر غباوت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صباوت
تصویر صباوت
کودکی، بچگی
فرهنگ فارسی عمید
(بَ وَ)
. بغاوه. طغیان و سرکشی. (ناظم الاطباء). نافرمانی. (آنندراج). و رجوع به بغاوه شود.
- بغاوت کردن، حمله کردن و یورش آوردن. (ناظم الاطباء).
لغت نامه دهخدا
(لِ بَ)
شهری است در یهودا (یوشع 15:32) که احتمال کلی میرود همان بیت لباوت باشد یا بیت برئی که همان البیره جدید است. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا
(دَجْوْ)
سست خرد گردیدن و سستی و نقصانی خرد. (آنندراج) (منتهی الارب). یقال فیه غبانهٌ، ای ضعف ٌ. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صِ وَ)
طفولیت. بچگی. کودکی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بغاوت
تصویر بغاوت
نافرمانی طغیان سرکشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جباوت
تصویر جباوت
جمع کردن باج و خراج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صباوت
تصویر صباوت
طفولیت، بچگی، کودکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غباوه
تصویر غباوه
کند هوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غداوت
تصویر غداوت
بامداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بغاوت
تصویر بغاوت
((بُ وَ))
سرکشی، یاغی گری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صباوت
تصویر صباوت
((صَ وَ))
کودکی
فرهنگ فارسی معین
سرکشی، طغیان، عصیان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
طفولیت، کودکی، نوباوگی، نوجوانی
متضاد: کهولت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سرکشی، شورش
دیکشنری اردو به فارسی