زنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعم کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینیان، نینیا، ساسم، جوانی، نغن، نغنخوٰاد، نغنخوٰالان، نانخوٰاه، نان خوٰاه
زِنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعمِ کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینیان، نینیا، ساسِم، جِوانی، نَغَن، نَغنَخوٰاد، نَغنَخوٰالان، نانخوٰاه، نان خوٰاه
ابن انوش بن شیث آدم وصی انوش بود و نهصدوبیست سال عمر یافت. وی سازندۀ شهر بابل یکی از مدائن هفتگانه عراق است. در نزهه القلوب ج 3 ص 27 آمده: بابل از اقلیم سوم است و ازمداین به عراق و بر کنار فرات... قینان بن انوش ساخت و طهمورث دیوبند تجدید عمارتش کرد. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 24، 25، 130 و تاریخ سیستان ص 42 شود
ابن انوش بن شیث آدم وصی انوش بود و نهصدوبیست سال عمر یافت. وی سازندۀ شهر بابل یکی از مدائن هفتگانه عراق است. در نزهه القلوب ج 3 ص 27 آمده: بابل از اقلیم سوم است و ازمداین به عراق و بر کنار فرات... قینان بن انوش ساخت و طهمورث دیوبند تجدید عمارتش کرد. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 24، 25، 130 و تاریخ سیستان ص 42 شود
سناء بلدی، و در مغرب کثیرالوجوداست، ساق و شاخه های او مابین سیاهی و سرخی و دراز وباریک و صلب و مملو از برگ ریزه شبیه به برگ مورد و در هر شاخی گلی مدور بقدر درهمی و مایل به سیاهی وبسیار تلخ، و بعضی او را از اقسام ماهی زهرج دانسته اند، رجوع به مفردات ابن البیطار و مخزن الادویه شود
سناء بلدی، و در مغرب کثیرالوجوداست، ساق و شاخه های او مابین سیاهی و سرخی و دراز وباریک و صلب و مملو از برگ ریزه شبیه به برگ مورْد و در هر شاخی گلی مدور بقدر درهمی و مایل به سیاهی وبسیار تلخ، و بعضی او را از اقسام ماهی زهرج دانسته اند، رجوع به مفردات ابن البیطار و مخزن الادویه شود
همان عینان است که برخی، در تمام حالات آن را با یاء تثنیه خوانده اند. و گویند جایگاهی است در بحرین. (از معجم البلدان). و رجوع به عینان شود. - یوم عینین، از ایام عرب است در بحرین، بین بنی منقربن عبیداﷲ و بنی عبدالقیس. رجوع به معجم البلدان و مجمع الامثال میدانی شود
همان عینان است که برخی، در تمام حالات آن را با یاء تثنیه خوانده اند. و گویند جایگاهی است در بحرین. (از معجم البلدان). و رجوع به عینان شود. - یوم عینین، از ایام عرب است در بحرین، بین بنی مِنقَربن عبیداﷲ و بنی عبدالقیس. رجوع به معجم البلدان و مجمع الامثال میدانی شود
دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، دارای 646 تن سکنه، آب آن از رودخانه، قنات، محصول آنجا غلات، پنبه، زیره و میوجات، شغل اهالی زراعت و مالداری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است از دهستان میان آباد بخش اسفراین شهرستان بجنورد، دارای 646 تن سکنه، آب آن از رودخانه، قنات، محصول آنجا غلات، پنبه، زیره و میوجات، شغل اهالی زراعت و مالداری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
دهی است، و آن را عینونی ̍ نیز نامند. (منتهی الارب). کلمه ای است عبرانی. و آن از قرای بیت المقدس است. و گویند قریه ای است آن سوی بثنیّه ازپایین قلزم بجانب شام. نام آن در شعر کثیر آمده است. و گویند آن همان ’عین انا’ است بین صلا و مدین بر ساحل. و گویند آن قریه ای است در راه مصریان چون به حج روند. (از معجم البلدان). و رجوع به عین انا شود
دهی است، و آن را عَینونی ̍ نیز نامند. (منتهی الارب). کلمه ای است عبرانی. و آن از قرای بیت المقدس است. و گویند قریه ای است آن سوی بَثَنیّه ازپایین قُلزم بجانب شام. نام آن در شعر کثیر آمده است. و گویند آن همان ’عین انا’ است بین صلا و مدین بر ساحل. و گویند آن قریه ای است در راه مصریان چون به حج روند. (از معجم البلدان). و رجوع به عین انا شود
جمع واژۀ این: همه تفاخر آنان بجود و دانش بود همه تفاخراینان بغاشیه است و جناغ، منجیک، ایشان بعزیمت رفتند و اینان بخراسان آمدند، (فارسنامۀ ابن البلخی ص 102)، گفت شما چه مردمانید، گفتم منم ابرون و اینان فلان و فلان، (تاریخ بخارا)، اسماعیل علیه السلام از هاجر بزاد پس ساره را حسد آمد گفتا اینانرا از پیش من ببرید، (مجمل التواریخ و القصص)، آورده اند که سپاه دشمن بی قیاس بود و اینان اندک و جماعتی آهنگ گریز کردند، (گلستان)، من ترک مهر اینان در خود نمیشناسم بگذار تا بیاید بر من جفای آنان، سعدی، مظهر صنع رأی اینان است جنت عدن جای اینانست، اوحدی، شراب لعل کش و روی مه جبینان بین خلاف مذهب آنان جمال اینان بین، حافظ
جَمعِ واژۀ این: همه تفاخر آنان بجود و دانش بود همه تفاخراینان بغاشیه است و جناغ، منجیک، ایشان بعزیمت رفتند و اینان بخراسان آمدند، (فارسنامۀ ابن البلخی ص 102)، گفت شما چه مردمانید، گفتم منم ابرون و اینان فلان و فلان، (تاریخ بخارا)، اسماعیل علیه السلام از هاجر بزاد پس ساره را حسد آمد گفتا اینانرا از پیش من ببرید، (مجمل التواریخ و القصص)، آورده اند که سپاه دشمن بی قیاس بود و اینان اندک و جماعتی آهنگ گریز کردند، (گلستان)، من ترک مهر اینان در خود نمیشناسم بگذار تا بیاید بر من جفای آنان، سعدی، مظهر صنع رأی اینان است جنت عدن جای اینانست، اوحدی، شراب لعل کش و روی مه جبینان بین خلاف مذهب آنان جمال اینان بین، حافظ
این کلمه بصورت جمع (عینانیان) در بیت ذیل از فردوسی در برخی از نسخ شاهنامه آمده است که ظاهراً ساکنان عینان منظور است. و در برخی نسخ دیگر ’غسانیان’ ضبط شده است: ز عینانیان طائر شیردل که دادی فلک را به شمشیر دل. رجوع به عینان شود
این کلمه بصورت جمع (عینانیان) در بیت ذیل از فردوسی در برخی از نسخ شاهنامه آمده است که ظاهراً ساکنان عینان منظور است. و در برخی نسخ دیگر ’غسانیان’ ضبط شده است: ز عینانیان طائر شیردل که دادی فلک را به شمشیر دل. رجوع به عینان شود