جدول جو
جدول جو

معنی عیالمندی - جستجوی لغت در جدول جو

عیالمندی(مَ)
عیالمند بودن. صاحب اهل و عیال بودن. عیالواری. عیالباری. عائله داری
لغت نامه دهخدا
عیالمندی
یالمندی، دارای عیال بودن
تصویری از عیالمندی
تصویر عیالمندی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از عیالمند
تصویر عیالمند
عیالوار، مردی که زن و فرزند و نانخور بسیار داشته باشد، دارای اهل و عیال، عیال دار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
احتیاج، محتاج بودن به چیزی، تهیدستی
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
صاحب اهل و عیال بسیار و پورمند. (ناظم الاطباء). صاحب عیال و قبیله دار. (آنندراج). عیالبار. عیالوار. معیل. عائله دار. صاحب عائله
لغت نامه دهخدا
(مَ)
احتیاج. حاجتمندی. بی نوائی. فقر. نیازمند بودن. رجوع به نیازمند شود:
آنگاه رسی به سربلندی
کایمن شوی از نیازمندی.
نظامی.
، اشتیاق. شوق:
بیش است به تو نیازمندی
چندانکه تو بیش می کنی ناز.
عطار.
حال نیازمندی در وصف می نیاید
آنگه که باز گردیم گوییم ماجرا را.
سعدی.
در پیش شاه عرض کدامین جفا کنم
شرح نیازمندی خود یا ملال تو.
حافظ.
، نیازمندی ها، در تداول، ملزومات. وسایل و ابزار و اشیاء مورد حاجت و لزوم
لغت نامه دهخدا
تصویری از عیالمند
تصویر عیالمند
تاریکومند یالمند پور مند کسی که دارای عیال باشد عیال وار
فرهنگ لغت هوشیار
محتاجی توضیح فرق (نیاز) و (نیازمندی) در این است که نیاز بمعنی احتیاج است و نیازمندی بمعنی محتاجی محتاج بودن و این فرق دقیقی است هر چند در استعمال هردو بمعنی هم بکار روند. یا نیامندیها جمع نیازمندی، حوایج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیالمند
تصویر عیالمند
((~. مَ))
کسی که دارای عیال باشد، عیال وار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علاقمندی
تصویر علاقمندی
دلبستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
احتیاج
فرهنگ واژه فارسی سره
احتیاج، افلاس، بینوایی، حاجت، دربایست، فاقه، فقر
متضاد: بی نیازی، غنا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پراولاد، عیالوار، معیل
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
الحاجة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
Neediness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
nécessité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
necessidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
hitaji
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
ضرورت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
ความต้องการ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
kebutuhan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
צורך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
必要性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
贫困
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
필요
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
necesidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
প্রয়োজনীয়তা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
आवश्यकता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
necessità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
Bedürftigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
потребність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
нуждаемость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
potrzeba
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نیازمندی
تصویر نیازمندی
behoeftigheid
دیکشنری فارسی به هلندی