معنی عنبرآلود - جستجوی لغت در جدول جو
عنبرآلود
آلوده به عنبر، آمیخته به عنبر
آلوده به عنبر، آمیخته به عنبر
تصویر عنبرآلود
فرهنگ فارسی عمید
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر عنبر آلود
عنبر آلود
امبر آلود
امبر آلود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر ابرآلود
ابرآلود
دارای ابر، پر از ابر
دارای ابر، پر از ابر
فرهنگ فارسی معین