اسامی دست اندر کاران فیلم که درآغاز و پایان فیلم به صورت نوشته می آید. معمولا در آغاز فیلمها، عوامل درج یک دست اندر کار نظیر فیلمنامه نویس، کارگردان، فیلمبردار، تدوینگر و در پایان علاوه بر تکرار این عوامل، سایر عوامل دست اندر کار آورده میشوند. این اصطلاح همچنین به میان نویس فیلمهای دوره ی صامت نیز اطلاق میشود. گفتنی است فیلم ارباب حلقه ها 3 باداشتن مدت زمان ده دقیقه عنوان بندی، مقام اول را در مدت زمان عنوان بندی تاریخ سینما را به خود اختصاص داده است.
اسامی دست اندر کاران فیلم که درآغاز و پایان فیلم به صورت نوشته می آید. معمولا در آغاز فیلمها، عوامل درج یک دست اندر کار نظیر فیلمنامه نویس، کارگردان، فیلمبردار، تدوینگر و در پایان علاوه بر تکرار این عوامل، سایر عوامل دست اندر کار آورده میشوند. این اصطلاح همچنین به میان نویس فیلمهای دوره ی صامت نیز اطلاق میشود. گفتنی است فیلم ارباب حلقه ها 3 باداشتن مدت زمان ده دقیقه عنوان بندی، مقام اول را در مدت زمان عنوان بندی تاریخ سینما را به خود اختصاص داده است.
قسمی از استعاره است، و آن وقتی است که اجتماع مستعار و مستعارمنه در چیزی امکان پذیر نباشد، مانند میتاً ضالاً، در این آیۀ ’اء و من کان میتاً فأحییناه’ (قرآن 122/6) که منظور از ’میت’ ضال و شخص گمراه است که این دو با هم جمعپذیر نباشند. ضد استعارۀ عنادیه، استعارۀ وفاقیه است. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون، تحت عنوان ’استعاره’ شود
قسمی از استعاره است، و آن وقتی است که اجتماع مستعار و مستعارمنه در چیزی امکان پذیر نباشد، مانند میتاً ضالاً، در این آیۀ ’اء وَ من کان میتاً فأحییناه’ (قرآن 122/6) که منظور از ’میت’ ضال و شخص گمراه است که این دو با هم جمعپذیر نباشند. ضد استعارۀ عنادیه، استعارۀ وفاقیه است. رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون، تحت عنوان ’استعاره’ شود
فرقه ای هستند از سوفسطائیان که حقایق اشیاء را منکر باشند و آنها را اوهام و خیالات باطل، چون نقش بر آب پندارند. (از اقرب الموارد). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی شود
فرقه ای هستند از سوفسطائیان که حقایق اشیاء را منکر باشند و آنها را اوهام و خیالات باطل، چون نقش بر آب پندارند. (از اقرب الموارد). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون و تعریفات جرجانی شود
جمع واژۀ عنوان. رجوع به عنوان شود. - به عناوین مختلف، بطرق مختلف. از راههای گوناگون. (فرهنگ فارسی معین). - به عناوینی، به طرقی. به وجوهی. (از فرهنگ فارسی معین)
جَمعِ واژۀ عُنوان. رجوع به عنوان شود. - به عناوین مختلف، بطرق مختلف. از راههای گوناگون. (فرهنگ فارسی معین). - به عناوینی، به طرقی. به وجوهی. (از فرهنگ فارسی معین)
فرقه ای از یهود بوده اند منسوب به عنان رأس الجالوت که نسب او به چهل و چهار واسطه به داود پیغمبر (ع) میرسید. رجوع به آثارالباقیۀ بیرونی چ ساخائو ص 58 شود
فرقه ای از یهود بوده اند منسوب به عنان رأس الجالوت که نسب او به چهل و چهار واسطه به داود پیغمبر (ع) میرسید. رجوع به آثارالباقیۀ بیرونی چ ساخائو ص 58 شود
جمع واژۀ عسلوج و عسلج و عسلاج. (اقرب الموارد). شاخه های تازه روئیدۀاشجار است که هنوز مستحکم نشده باشد. (تحفۀ حکیم مؤمن). بمعنی قضبان دقاق یعنی شاخه ها و بیخهای درخت کرم و کدو و خیار و امثال اینها که بر درخت و غیر آن پیچد و بالا رود، و به معنی شاخه های درخت باریک و بیخ درخت نیز آمده، و گویند لفایف مراد از آنها است. (مخزن الادویه). رجوع به عسلج و عسلاج و عسلوج شود
جَمعِ واژۀ عُسلوج و عُسلُج و عِسلاج. (اقرب الموارد). شاخه های تازه روئیدۀاشجار است که هنوز مستحکم نشده باشد. (تحفۀ حکیم مؤمن). بمعنی قضبان دقاق یعنی شاخه ها و بیخهای درخت کرم و کدو و خیار و امثال اینها که بر درخت و غیر آن پیچد و بالا رود، و به معنی شاخه های درخت باریک و بیخ درخت نیز آمده، و گویند لفایف مراد از آنها است. (مخزن الادویه). رجوع به عُسْلُج و عسلاج و عسلوج شود
شتر ماده که مابین فرجه های دست و پای او دوری باشد، یا ناقۀ تیز ناآشنا، یا ناقۀ کلانسال دفزک و سطبر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
شتر ماده که مابین فرجه های دست و پای او دوری باشد، یا ناقۀ تیز ناآشنا، یا ناقۀ کلانسال دفزک و سطبر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)