جدول جو
جدول جو

معنی عمروازدی - جستجوی لغت در جدول جو

عمروازدی
(عَ رِ اَ)
ابن لحی ّبن حارثه بن عمرو بن مزیقیاء ازدی. از ملوک عرب در عهد جاهلیت. وی نخستین کسی است که دین ابراهیم (ع) را تغییر دادو اصنامی از بلقاء شام به حجاز آورد و آنها را در کعبه قرار داد و اعراب را به پرستش آنها فراخواند. ظاهراً او در اوایل قرن سوم میلادی میزیست. (از الاعلام زرکلی). رجوع به حبیب السیر چ تهران ص 22 و حام شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عُ مَ رِ اَ)
ابن محمد بن یوسف ازدی، مکنی به ابوالحسین. قاضی القضاه عهد المقتدر خلیفۀ عباسی. وی در علم حدیث و فرایض و حساب و ادب دست داشت. و بسال 328 ه. ق. درگذشت. او راست: 1- غریب الحدیث. 2- الفرج بعدالشده. 3- مسند. (از الاعلام زرکلی از بغیهالوعاه ص 364 و المنتظم ج 6 ص 305)
لغت نامه دهخدا
(عَ رِ اَ سَ)
ابن شاس بن عبید بن ثعلبۀ اسدی، مکنی به ابوعرار. از شعرای دورۀ جاهلی بود. او اسلام آورد و در جنگ قادسیه شرکت کرد و اشعاری درباره این جنگ دارد. وی در حدود سال 30 ه. ق. درگذشت. رجوع به ابوعرار شود. (از الاعلام زرکلی از الاغانی و الاصابه). ابن الندیم در الفهرست آرد که دیوان عمرو بن شأس را ابوسعید سکری و اصمعی و ابن حبیب گرد کرده اند
لغت نامه دهخدا