- عمایت
- لجاج، خیره سری، گمراهی
معنی عمایت - جستجوی لغت در جدول جو
- عمایت
- لجاج، گمراهی
- عمایت ((عَ یَ))
- گمراهی، لجاج، ستیهندگی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پشتیبانی، همیاری
آگاهی
تیراندازی، پرتاباندن، چفته زدن، یله کردن، چیره کردن تیر انداختن، تیر اندازی
پناه، پشتی، دستگیری، حفاظت، تقویت، یاری
بنا، ساختمان، بنای عالی، برای مثال هرکه آمد عمارتی نو ساخت / رفت و منزل به دیگری پرداخت ی وآن دگر پخت همچنین هوسی / واین عمارت به سر نبرد کسی (سعدی - ۵۲) ، ساختن، آباد کردن
قصد کردن، آهنگ کردن، حفظ کردن، اهتمام داشتن، توجه و اشتغال به امری، قصد و اهتمام، مهربانی، لطف، یاری، کمک
عنایت الهی: لطف و بخشش خداوند
عنایت کردن: توجه کردن، یاری کردن، لطف کردن، کنایه از بخشیدن
عنایت الهی: لطف و بخشش خداوند
عنایت کردن: توجه کردن، یاری کردن، لطف کردن، کنایه از بخشیدن
انداختن، افکندن، پرتاب کردن، تیر انداختن، تیراندازی
نگه داری کردن، نگهبانی، دفاع کردن از کسی، پشتیبانی کردن، پشتیبانی
آباد کردن، بنا کردن
ژرفی
گمراهی
جمع عمامه. یا ارباب (اهل) عمایم. کسانی که عمامه بر سر گذارند، علما فقها
توجه، مهربانی و لطف و احسان و بخشش و انعام، مددکاری و دستگیری و یاری و امداد
عمامه ها، شالهایی که دور سر می بندند، دستارها، جمع واژۀ عمامه
Advocacy
защита
Befürwortung
захист
adwokatura
defesa
patrocinio
defensa
plaidoyer
belangenbehartiging
การสนับสนุน
advokasi
دعايةٌ