جدول جو
جدول جو

معنی عمانی - جستجوی لغت در جدول جو

عمانی
(عُ)
منسوب است به عمان که از بلاد بحری است در پایین بصره. (از انساب سمعانی) (از اللباب فی تهذیب الانساب ابن اثیر). منسوب به عمان که در دریای هند و جنوب شرقی جزیره العرب قرار دارد. رجوع به عمان شود.
- لیموی عمانی، لیموترشی است که از سرزمین عمان آرند، وریزتر و نازکتر و لطیف تر از لیموی سایر نواحی است
منسوب به دریای عمان. رجوع به عمان (بحر...) شود.
- درّ عمانی، دری که از دریای عمان صید شود و در نیکی شهرت دارد
لغت نامه دهخدا
عمانی
(عَ یَ)
قریش بن حیان عجلی عمانی، مکنی به ابوبکر. محدث بود. و اصل او از عمان بوده، سپس در بصره مسکن گزید. وی از ثابت بنانی روایت آورده وشعبه و بصریان از او روایت کرده اند. (از معجم البلدان) (از اللباب فی تهذیب الانساب سمعانی ج 2 ص 151)
لغت نامه دهخدا
عمانی
(عَمْ ما)
منسوب است به عمان که جایی است در شام و آن همان شهر بلقاء است. (از انساب سمعانی) (از اللباب فی تهذیب الانساب ابن اثیر). رجوع به عمّان شود
لغت نامه دهخدا
عمانی
(عُ)
مروارید رصاصی که تیره گون باشد. (از جواهرنامۀ شیخ عطار)
لغت نامه دهخدا
عمانی
(عُ)
حسن بن علی بن ابی عقیل عمانی. ملقب به حذاء و معروف به عمانی و ابن عقیل و ابن ابی عقیل، مکنی به ابومحمد. از بزرگان امامیه و متکلمان شیعۀ اثناعشری قرن چهارم هجری. رجوع به ’ابن ابی عقیل’ و ’حسن عمانی’ و مآخذ ذیل شود: ریحانه الادب ج 5 ص 234، أمل الاّمل، هدیه الاحباب ص 46 و روضات الجنات ص 168
غطریف عمانی، مکنی به ابوهارون. محدث بود و از ابوالشعثاء و ابن عباس روایت کرده است. و حکم بن أبان عدنی (عبدی) از وی روایت کند. (از معجم البلدان) (از اللباب فی تهذیب الانساب ابن اثیر ج 2 ص 151). رجوع به ابوهارون (الغطریف...) شود
لغت نامه دهخدا
عمانی
اروستانی آن چه از اروستان آورند منسوب به عمان. منسوب به عمان
تصویری از عمانی
تصویر عمانی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بمانی
تصویر بمانی
(دخترانه)
نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عثمانی
تصویر عثمانی
از فرزندان عثمان، زبان ترکی رایج در ترکیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چمانی
تصویر چمانی
ساقی، دهندۀ می، باده پیما، می گسار، خرامان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
هشت، بعد از هفت، عدد «۸»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یمانی
تصویر یمانی
ساخته شده در یمن مثلاً تیغ یمانی
برآمده از سوی یمن مثلاً برق یمانی
کنایه از جنوبی
کنایه از نوعی شمشیر
از مردم یمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عمرانی
تصویر عمرانی
مربوط به عمران مثلاً عملیات عمرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانی
تصویر امانی
مالی یا چیزی که به کسی می سپارند تا از آن نگه داری کند، ودیعه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانی
تصویر امانی
امنیّه ها، آرزوها، جمع واژۀ امنیّه
فرهنگ فارسی عمید
(نُ)
النعمانی، مزید بن علی بن مزید، مکنی به ابوعلی و معروف به النعمانی شاعر و از اهل نعمانیۀ عراق است و به سال 611 هجری قمری در آنجا درگذشت. او راست: دیوان شعر. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 102)
حسن بن خطیر ملقب به ظهیرالدین و معروف به ظهیر نعمانی. رجوع به حسن بن خطیر و نیز رجوع به ریحانه الادب ج 4 ص 221 شود
لغت نامه دهخدا
(نُ نی ی / نُ)
منسوب است به وادی نعمان از اراضی شام. (ریحانه الادب ج 4 ص 221) ، منسوب است به قلعۀ نعمان در زبید یمن. (ازریحانه الادب ج 4 ص 221) ، منسوب است به شهر نعمان از بلاد حجاز. (ریحانه الادب ج 4 ص 221)
منسوب است به نعمانیه که دیهی است در مصر. (ریحانه الادب ج 4 ص 221) ، منسوب است به نعمانیه که موضعی است بین واسط و بغداد در عراق. (از ریحانه الادب ج 4 ص 221)
لغت نامه دهخدا
(عُ نی یَ)
خرمابنی است به بصره که پیوسته بر آن غورۀ نو و خوشۀ پخته و خوشۀ تر باشد. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء). نخلی است در بصره که در طول سال بر آن شکوفه های تازه و خوشه های میوه دار و خوشه های تر باشد. (از لسان العرب) (از تاج العروس) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه)
لغت نامه دهخدا
نام پیشین ترکیه، نام پرشان (سکه) کشور عثمانی منسوب به عثمان بن عفان، منسوب به عثمان جد آل عثمان (سلاطین قدیم ترکیه) جمع عثمانیان، مجموعه ممالکی که تحت حکومت سلاطین آل عثمان بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمرانی
تصویر عمرانی
آبادانی منسوب به عمران: امور عمرانی کشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عماری
تصویر عماری
تابوت، تخته ای که مرده را بر روی آن گذارند و به گورستان میبرند
فرهنگ لغت هوشیار
مونث عانی زن بندی و گرفتار، زن (بدان جهت که چون شوی بر او ظلم کند کسی به فریادش نرسد جمع عوانی، جمع عانیه، زنان بندی زنان که چون شوی بر آنان ستم کند کسی به فریاد شان نرسد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گمانی
تصویر گمانی
عمل گمان کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معانی
تصویر معانی
معنی ها، مفهومها، منظورها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یمانی
تصویر یمانی
اهل یمن
فرهنگ لغت هوشیار
قسمی مروارید است: مروارید اصفهبد حرج قطری و لازک و وردی و مفرس و لمانی که هر کس مثل آن ندیده بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانی
تصویر امانی
گرو، رهن، امانتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمانی
تصویر سمانی
ورتیج اوشوم از مرغان در برهان سمانی آمده و پارسی بلدرچین کرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چمانی
تصویر چمانی
میگسار، باده پیما
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
هشت
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمانی
تصویر رمانی
ناری منسوب به رمان بسیار سرخ: لعل رمانی یاقوت رمانی
فرهنگ لغت هوشیار
پدر و مادری که هر چه فرزند آورند زود بمیرد و بچه هایشان پا نگیرند اسم بچه آخری را اگر دختر باشد (بمانی) (خانم) میگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانی
تصویر امانی
((اَ))
امانتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمانی
تصویر کمانی
منحنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امانی
تصویر امانی
گرویی
فرهنگ واژه فارسی سره